فرزين (عبدالحسين)











فرزين (عبدالحسين)



قبله ي حاجات


امشب از ميمنت افلاک منوّر بينم
عالم آراسته و در زر و زيور بينم


آسمان نور فشان ز انجم و اختر بينم
خاک را در کف انوار مسخّر بينم


ماه رخشنده چنان خسرو خاور بينم
از پرن پرتو ناهيد فزونتر بينم


آنچه بينم همه در جلوه ي ديگر بينم
شعف و شور به هر چهره و رخ در بينم


از زمين هلهله بر گنبد اخضر بينم
گوش چرخ فلک از هلهله ها کر بينم


شب فرّخ اثر عيد غدير است امشب
خاک پر نورتر از ماه منير است امشب


بوستان در دِي و بهمن فرح افزاست هنوز
کوه و صحرا و در و دشت مصفّاست هنوز


نفس باد صبا غاليه آساست هنوز
روي دلدار بِهين منظر و مَرآست هنوز


همچنان ارزش گل عالي و والاست هنوز
خار خوار است و خسک در رده بيجاست هنوز


ابر آزار گهر ريز و گهر زاست هنوز
بي بها از کرمش لؤلؤ لالاست هنوز


بلبل دلشده را غُلغُل و غوغاست هنوز
جُغد را کوخ عدم مسکن و مأواست هنوز


تيغ حق آخته بر پيکر اعداست هنوز
مدّعي زار و سرافکنده و رسواست هنوز


شب فرّخ اثر عيد غديراست امشب
خاک پر نورتر از ماه منير است امشب


حج به جا آمد و مقصود اُمم حاصل شد
بهره ور امّت آگاه دل و مُقبل شد

[صفحه 226]

هر يک از قافله ها در جهتي راحِل شد
کاروان نبوي نيز سوي منزل شد


درنورديد بيابان و به «خُم» واصل شد
متوقّف شد و آسوده و فارغ دل شد


لطف حق بار دگر قافله را شامل شد
ناگهان ابر کرم بارور و باذل شد


مستفيض از کرم معنوي اش عاقل شد
بر محمّد (ص) ز خدا وحي چنين نازل شد


که پس از تو ولي اللَّه و وصي عامل شد
«بَلّغْ» امري که رسالت به علي (ع) کامل شد


شب فرّخ اثر عيد غديراست امشب
خاک پر نورتر از ماه منير است امشب


جبرئيل امر خدا تا به نبي (ص) اعلان کرد
بر قبايل شه «لولاک» عمل آسا کرد


قرشي و حبشي جمع بدان ميدان کرد
منبري را ز جهاز شتران بنيان کرد


خطبه اي خواند، سپس امر خدا تِبيان کرد
جانشيني علي (ع) را به عموم عنوان کرد


شمس رخشنده بتابيد و جهان رخشان کرد
نتوان پرتو خورشيد به گل پنهان کرد


خنک آن شخص که فرمانبري از فرمان کرد
رستگار است هر آنکو به علي (ع) پيمان کرد


شب فرّخ اثر عيد غديراست امشب
خاک پر نورتر از ماه منير است امشب


نور حق، مظهر ايمان، سر و سردار علي (ع) است
وصي بر حق و مولاي سزاوار علي (ع) است


بوالحسن، شير خدا، سرور احرار علي (ع) است
ياور و ابن عم مرسل دادار علي (ع) است


لا فتايي که بود قامِع کفّار علي (ع) است
دافع شرّ و رياکاري اشرار علي (ع) است


خفته بر جاي نبي (ص) قائد بيدار علي (ع) است
آنکه شد بر کتف خواجه ي اخيار علي (ع) است


حرم آن کو که بپرداخت ز اغيار علي (ع) است
قبله ي حاجت شاهان، شه ابرار علي (ع) است


کعبه و مقصد عشّاق وفادار علي (ع) است
وه که «فرزين» سبب حرمت ابرار علي (ع) است


شب فرّخ اثر عيد غديراست امشب
خاک پر نورتر از ماه منير است امشب[1] .

[صفحه 227]



صفحه 226، 227.





  1. نسيم غدير، ص 137 140.