سُرور اصفهاني (حسين)











سُرور اصفهاني (حسين)



غديريّه[1] «بي خوابي شيرين»


انديشه ي سبزم، ثمر باغ ضمير است
گويي نفسم، قاصد گل شهر عبير است


دل در طپش آباد درون، گرم تلاطم
طبعم ز شکوفايي شب، جلوه پذير است


در سينه ي سينا، چه کند ظلمت فرّار؟
وقتي که درون، شعله ور از مهر منير است


بي خوابي شيرين و بي آزارِ من امشب
سُکري ست، که از فجرِ سحر جوش، سفير است


آن جا که شود زوديِ الهام، مددکار
کو زَهره، که با طعنه بگوييم، که دير است


تصويرگرِ باور و انديشه ي حقجو
در خطّه ي دل، بر سر اين خطّ خطير است


خواهم که روم با سفرِ معنويِ خويش
آن جا که قيامتکده ي پيک بشير است


آن بزم که خنياگرش، از بارگه قدس
گلبانگ، ز محمود و مِي از خم غدير است


آن عيد سعيدي، که ز تکريم و تقدّس
بالنده تر از رتبه، ز معراج اثير است


آن جا که سرودش، ز سراپرده ي بَلِّغْ
از سوي خدا، قادر قيّوم قدير است


آن جا که علي (ع) را، به سر دست گرفته است
احمد، که پيام آورِ الهام پذير است


آن مظهر دادار، که فرِّ منشِ او
آواز ملايک، ز صلاي بم و زير است


آن دانش بي مرز، که با امر خداوند
بر کشور شان و شرف و رتبه، امير است


آنگاه، به لحني همه سرشار ستايش
فرمود علي (ع)، بر همه مولا و امير است


آن داور جاويد، به ديوان عدالت
کز سيرت والا و شرف، عرش سرير است

[صفحه 137]

اَکْمَلْتُ لَکُمْ دينَکُم، از مصدر بي چون
الهام عظيمي است، که اعلام بشير است


اين است وليّ اللَّهِ مطلق، که وجودش
بر دين خداوند، پناه است و ظهير است


معموره ي آيينِ أبد مدّتِ حق را
همواره مدير است، و مشار است و مشير است


اين است همان نعمت پاينده، که هرگز
آن را نه نهايت، نه همانند و نظير است


هم حامي حق است و هم آيينه ي آيين
با سيرت بي مثل، به اسلام نصير است


برخلق مغيث است ومعين است ومراد است
بر کلّ امور، آن که عليم است و خبير است


آن روح مروّت، که به آيين عدالت
خصم ستم انديش و هوادار فقير است


آيين نبي (ص)، از وصي آمد به تکامل
اين جاست که شَه، بهره ور از فيض وزير است


اي صاحب و سلطانِ شگفتي، که وجودت
در خطّه خطيب است و به معموره امير است


بگسيخته سامان «سُرور» است و تو داني
کز معجزت، اي فيض أبد، وصل پذير است


ديوان سرور ص 47-49

[صفحه 138]



صفحه 137، 138.





  1. اين غديريّه دست آورد بي خوابي و بيداري شيريني است که يکي دو شب قبل از عيد غدير خُم رخ داده و همچنين ادامه داشته تا نيمي از چکامه به پايان رسيده است که جناب استاد سُرور با عنوان بي خوابي شيرين به محبّان حضرت علي (ع) هديه نموده اند.