وليده نيشابوري (حسن فرح بخشيان)











ژوليده نيشابوري (حسن فرح بخشيان)



مرکز تفسير کل قرآن


غدير نقطه عطفي به وسعت دنياست
غدير بهر ملل شور مجلس شوراست


غدير کنگره نشر عزّت دين است
بزرگ فلسفه ساز عقوبت عقباست


غدير ناشر قاموس روح آزاديست
که نص حکم رسالت بنام او امضاست


غدير سلسله جنبان مکتب علويست
کز او عصاره جهد پيمبران پيداست


غدير مُهر اجابت به توبه آدم
چنانکه ساحل کشتي نوح در درياست


غدير باغ گل است از براي ابراهيم
که محو وادي طورش هزارها موساست


غدير مهبط وحي خداي لم يزلي است
که از نسيم خوشش زنده حضرت عيساست


غدير در خم خمخانه اش شراب طهور
براي خلق جهان تا به حشر در ميناست


غدير جوشش مي در خم ولاي عليست
که پير باده فروشش پيمبر طاهاست


غدير مرکز تفسير کلّ قرآن است
که آيه آيه آن شرح ليله اسراست


غدير وجه کمال شريعت نبوي است
اَتمّ نعمت حق در تمام مافيهاست


غدير برگ ثبات حقيقت شيعه است
که مجد تاج گذاريّ حضرت مولاست


غدير صفحه زرين دفتر هستي است
که بهترين سند افتخار در دنياست


غدير ما حَصَلِ آيه ي اُولِي الاَمرَ است
که مزد پيرويش نصّ والِ مَن والاست


غدير پرده بر انداز دشمنيّ ولي است
که آشکار ز ايراد عاد مَن عاد است


غدير سمبل آيات ليلةُ القدر است
که قدر و مرتبه اش معني مِنَ الاُولي است


عليست (ع) آنکه غديرش به صفحه تاريخ
به حکم محکم حق تا ابد جهان آراست


عليست (ع) آنکه نماينده خدا به بشر
به نصّ آيه ي قرآن پس از رسول خداست

[صفحه 130]

عليست (ع) آنکه قدم زد به خانه اي که در آن
نداي اُخْرُجي از بهر مريم عَذراست


عليست (ع) آنکه به معراج ميزبان نبي (ص)
ز باب فتح به فرمان خالق يکتاست


عليست (ع) آنکه چنان شير شرزه بي پروا
عليه دشمن قرآن به عرصه هيجاست


عليست(ع) آنکه ز عدلش بداد آمد ظلم
چنانکه هستي دونان همه به باد فناست


عليست (ع) آنکه برايش ز سهمِ بيت المال
حقوق غير و برادر بِدونِ استثناست


عليست (ع) آنکه به شب ناشناس و برقع پوش
به دلنوازي ايتام مهد عشق و صفاست


عليست (ع) شمس ولايت که پرتو نورش
به رغم ظلمت شب شمع کلبه ي فقراست


علي (ع) سقيفه ي لطف است در جوانمردي
علي (ع)عصاره بخشش به وقت جود و سخاست


علي (ع) نهايت هستي است تا که هستي هست
که هستي همه چون قطره هست و او درياست


زبان ز گفتن اوصاف او بود عاجز
قلم به وقت رقم در شگفت از معناست


ز قدر وصف علي (ع) مي توان همين را گفت
به شهر علم در و باب يازده عيساست


بگو به شاعر ژوليده کز مقام علي (ع)
همين بس است که شوهر به حضرت زهراست


اي چشم ها بگرييد، ص 113-114.



صفحه 130.