خسرو (سيّد محمد خسروناد)











خسرو (سيّد محمد خسرونژاد)



نقش رهبري


چون مرتضي به جاي نبي انتخاب شد
بر روي شيعيان جهان فتحِ باب شد


نصِّ صريحِ آيه ي يا أيُّهَا الرَّسُول
امروز از خدا به محمّد (ص) خطاب شد


راز خفي که بين نبي بود با خدا
با امر حق عيان به همه شيخ و شاب شد


فرمان حق رسيد که در حَجَّةُ الْوداع
احمد (ص) براي نصب علي (ع) در شتاب شد


در آفتابِ واديِ سوزانِ الغدير
ظاهر به روي دستِ نبي آفتاب شد


شايسته ي مقام نبي (ص) غير او نبود
زان رو علي (ع) به امر خدا انتخاب شد


تا زد نبي (ص) به نام علي (ص) نقشِ رهبري
نقش مخالفان همه نقش بر آب شد


بر جنّ و انس، رهبر و مولا و پيشوا
بعد از نبي (ص) به امر خدا بوتراب (ع) شد


آنها که بود در دلشان کينه ي علي (ع)
دلهايشان ز آتش حسرت کباب شد


آن کاخهايِ مرتفعِ آرزويشان
يکباره سرنگون شد و يکجا خراب شد


هر بنده اي که دامن مِهر علي گرفت
فارغ ز هول و وحشت روز حساب شد


دست طلب به دامن او زن که در جهان
هر کس گرفت دامن او کامياب شد


هر کس که گشت داخل حصن ولايتش
ايمن به روز حشر ز بيمِ عذاب شد


نوروز شيعيان جهان عيد مرتضاست (ع)
روزي که شادمان دل ختمي مآب (ص) شد


ما را ظهور مهدي (عج) او آرزو بود
کز انتظار او دل هر شيعه آب شد


«خسرو» چه جاي خنده بوَد کز غم زمان
بيرون بسي ز ديده ي ما خون ناب شد[1] .

[صفحه 119]



صفحه 119.





  1. کتاب نسيم غدير، ص 63.