ثابت خراساني (قاسم استادي)
از غدير خم نداي روحپرور بشنويد گرچه در روز الست اين نغمه را بشنيده ايد روي گلفرش زمين اين آسماني نغمه را از جهاز اشتران چون منبري آراستند رو سوي امّت نمود آن مصطفاي کردگار در غدير خم شدم مأمور از سوي خدا مي کنم امروز حجّت بر خدا جويان تمام من به هر نفسي که اولايم علي اولي بود همرهان کردند بيعت با علي در آن کوير شام عيد است و جلال اين خجسته عيد را شد سؤال ازاو چه روزي خوشترين روز تو بود گفت: روي دست پيغمبر به صحراي غدير باز پرسيدند از او از سختي ايّامِ عمر گفت: آن روزي که سيلي بر رخ زهرا زدند موسم عيد است «ثابت» وقت آن آمد که باز نسيم غدير، ص 19-20. [صفحه 101]
خوشترين ايّام
نغمه ي «مَن کنتُ مولي» از پيمبر بشنويد
گوش جان بايد گشودن تا مکرّر بشنويد
از لبِ لعل نبي (ص) از قولِ داور بشنويد
حکمِ يزدان را به خلق از عرشِ منبر بشنويد
کاي جماعت جمله از مولا و چاکر بشنويد
تا به حق، حق را رسانم بار ديگر بشنويد
نشنويد امروز اگر، فرداي محشر بشنويد
رستگاريد، از دل و جان گفته ام گر بشنويد
ذکر بخٍّ بخٍّ اي مولي، مکرّر بشنويد
از زبان اطهر فتّاح خيبر بشنويد
پاسخش را با شعف اي اهل محضر بشنويد
بهترين روزم بُد، ار داريد باور بشنويد
مي زند گفتار او بر قلب نشتر بشنويد
رنج و اندوه من از ديوار و از در بشنويد
از غدير خم نداي روحپرور بشنويد
صفحه 101.