نظيري نيشابوري











نظيري نيشابوري[1]



.

قصيده اي شيوا و زيبا در فضائل و مناقب مولاي متقيان (ع)

مضمون تعدادي از آيات و احاديث و روايات


نبي (ص) که معجز ماه دو پيکر آورده
مثال نور خود و نور حيدر آورده


فراز منبر يوم الغدير اين رمزست
که سر ز جيب محمّد علي برآورده


حديث «لحمک لحمي» بيان اين معني ست
که بر لسان مبارک پيمبر آورده


خداي از آدمشان تا بآل عبد مناف
بصلب پاک و ببطن مطهّر آورده


هم از سرايت اين نور آل زهرا(س) را
نبي (ص) بزير عبا با علي (ع) درآورده


بآب زمزم و خاک صفا سرشته گلش
حقش بحلمت و عفت مخمر آورده


نهاده وقت ولادت بخاک کعبه جبين
نياز و بندگي از بطن مادر آورده


خديجه نور نبي (ص) ديده در جبين علي (ع)
بشادماني داماد دختر آورده


بعرس فاطمه (س) و مرتضي نثار ملک
درخت هاي جنان حلّه ها برآورده


درخت طوبي اسناد جنت و انهار
برون به نام محبان حيدر آورده


سزد که خاک کشد آفتاب اندر چشم
ز معدني که چو سبطين گوهر آورده


درون قبه ي بيضاست جاي ذوي القرني
ز عرش آل عبا رخت برتر آورده


علي (ع) بجاي سرست از جسد پيمبر (ص) را
که صحتش همه راي منور آورده


بر او بسبقت اسلام کس مقدّم نيست
به بعثت نبي (ص) ايمان برابر آورده


هزار شاهد عادل به مجمع اسلام
بدعوي «انا صديق اکبر» آورده

[صفحه 82]

نبي (ص) به کودکي اسلام کرده تعليمش
نه همچو غير بايمانش کافر آورده


به دوستکامي اين باده از لبان حبيب
کرامتي ست که ساقي کوثر آورده


ز قول ثابت «لو لا علي» به رجم نسا
بفضل خويش مثالي مقرر آورده


نداي «بخٍ بخٍ لک يا علي مولاي»
گواه نص ولايت بمحضر آورده


بيان صفدر کرّار عسکر فرّار
بشرح واقعه ي حرب خيبر آورده


نبي (ص) بوقت مؤاخات و عزتِ اصحاب
بلفظ و صدق علي (ع) را برادر آورده


چو بر ولايت او هر نبي شده مبعوث
زمان ازو که درين کار بهتر آورده


وصي کسي ست که تجهيز مصطفا کرده
نه آن که ميل بمحراب و منبر آورده


گشايش از در ديگر مجو بحکم خدا
که غير باب علي (ع) را بِگل بر آورده


کسي ز آتش دوزخ بري نخواهد ماند
مگر کسي که تولا به حيدر آورده


خلاف نيست روا در خليفه يي که نبيش
«خليفتي و خليلي» مکرر آورده


امام اوست که در تن حيات موتي را
چو عيسي از نفس روح پرورآورده


ز بس محبّتِ سُکّانِ آسمان، ايزد
بشکل او ملکي را مصوّر آورده


مقام مجد گرفته بعرش علييين
لواي حمد بصحراي محشر آورده


چگونه نور کسي را بِگل توان اندود
که آفتاب فرو رفته را بر آورده


چگونه قول کسي را توان بخاک انداخت
که سنگ ريزه گرفته ست و گوهر آورده


هماي همت زوج بتول آن مرغي ست
که دولت دو جهان زير شهپر آورده


بيان نسبت خود کرده با خليل علي (ع)
برون ز کعبه صنم هاي آزر آورده


خدا دوازده تن را ز عترت اطهار
امام خلق جهان تا بمحشر آورده


کسي که پي به امام زمان همي نبرد
رسول صادقش از خيل کافر آورده


تويي امام که اقرار بر امامت تو
صهيب و جابر و سلمان و بوذر آورده


نه والي يي که به حقيّت ولايت خويش
سِجل به مُهر رئيس و توانگر آورده


خدا محبّت آل تو کرده فرض و ترا
بآيت الوالارحام سرور آورده


زبير و طلحه که از بيعتت برون شده اند
اجل بنزد خداشان مکرر آورده


قضاي چرخ بر آن جاهلي زند خنده
که در مشاوره حرف مزور آورده


همان که خسته ي اشرار کرده عثمان را
عزا نهاده بپاداش و لشکر آورده

[صفحه 83]

سگان دشت بر او گر کنند نوحه سزاست
مخدرات رسول از حرم بر آورده


سپه که خوانده بجنگ جمل زبير عوام
کف خسي بسر راه صرصر آورده


معاويه که سبب گشته حرب صفين را
صف غزال بچنگ غضنفر آورده


معاندان ترا نيست مغفرت که رسول (ص)
به تو محاربه با خود برابر آورده


مگوي خال که خال نبي (ص) بکتف نبي ست
نه قرحه يي که سزاوار نشتر آورده


نزاع و صلح تو ميزان باطل و حق ست
که بهر دوزخ و فردوس داور آورده


دلير تيغ نرانم بموي استردن
که يار شيفته مو خال بر سر آورده


خوشا علي (ع) که چنان در نماز محو شده
که سجده با الم زخم منکر آورده


عجايب اين که بشکل خود و لباس نبي (ص)
بکفن و دفن خود اعرابي يي در آورده


نموده مرده و زنده دو تن به يک صورت
ز يک حقيقت مخفي دو پيکر آورده


ميان احمد (ص) و حيدر (ع) تميز نتوان کرد
درين مقام بياني سخنور آورده


سخن بپرده علي (ع) گفته در شب معراج
صباح تهنيه پيش پيمبر (ص) آورده


نبي (ص) ز زله ي شب نيم سيب کرده عيان
ز جيب نيمه ي ديگر علي (ع) بر آورده


ز فکر بوالعجبي هاي قادر بي چون
به حيرتم که عجايب دو مظهر آورده


هراس نيست ز فوت و فنا «نظيري» را
که پي به چشمه ي خضر و سکندر آورده


کدورت از چه جهت رو دهد محبي را
که از ولاي علي (ع) دل منور آورده


چه کم کند ز جلال کسي زيان جهان
که خواجگي ز غلامي قنبر آورده


بنظم آخرت از دست داده دنيا را
فکنده رخت به دريا و گوهر آورده


کسي ز طاعت و خدمت زيان نمي بيند
که هر که تحفه رطب برده شِکّر آورده


قبول سمع تو کافي ست يا عليّ ولي
زمانه گوش تميز از ازل کر آورده


ز آستان تو دورم اگر به بيداري
مرا به واقعه نور تو در بر آورده


از آن شبي که باين خواب گشته ام مسرور
خرد بهر نظرم پايه برتر آورده


بمدحت تو بس اين عز که همگنان گويند
برات جايزه بر حوض کوثر آورده


صلت که مي طلبد بنده ي ثنا گويت
مناقب تو نگويم که در خور آورده

[صفحه 84]

هنر بس ست همين کز براي ختم سخن
درود پاک بر آل مطهّر آورده[2] .



صفحه 82، 83، 84.





  1. محمّدحسين نظيري نيشابوري متوفي 1021 هجري قمري.
  2. ديوان نظيري نيشابوري، ص 491-494.