تبعيد از حاكم











تبعيد از حاکم



ابو اسحاق مي گويد: روزي بعد از نماز صبح در مسجد ديدم، شمر پسر ذوالجوشن به درگاه خداوند دعا مي کند و مي گويد: خداوندا تو به راستي ارجمند هستي و ارجمندي را دوست مي داري و مي داني که من نيز ارجمند هستم. پس مرا بيامرز و ببخش. من به او گفتم: اي شمر تو که در کشتن فرزندان رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم همکاري داشته اي و اين لکه ننگي در زندگي تو است.

چگونه خود ارجمند مي پنداري؟ شمر گفت: واي بر تو ابو اسحاق! اگر فرمانروايانما دستور بدهند، ما بدون چون و چرا بايد انجام بدهيم و حق نداريم که اعتراض بکنيم.اگر ما با ايشان ناسازگاري کنيم، از اين الاقهاي تيره بخت نيز بدتر هستيم. تمام اينانديشه ها به حرفهاي خليفه دوم بر مي گردد که مي گفت: از حاکم خود بدون چون وچرا، تبعيت کنيد، حتي اگر او فاسد باشد. براستي که با پشتوانه فقهي جاهلانه چهظلمهايي که به خاندان نبوت نکردند الله اکبر.[1] .







  1. الغدير، ج 13، ص 296.