كمك مالي











کمک مالي



روزي معاويه نامه اي به مروان نوشت و به وي دستور داد که خانه کثير بن صلت را ازا او بخرد. کثير خانه خود را نفروخت. معاويه نامه ديگري نوشت و به مروان دستور داد با او در برابر طلب من سختگيري کن.

اگر قرضش را داد که بسيار خوب و الا خانه اش را بفروش و طلب را بردار. مروان پيام معاويه را به او رساند و گفت: سه روز مهلت داري و گرنه خانه ات را مي فروشم. کثير اموال خود را جمع آوري کرد و سي هزار کسر آورد و از مردم درخواست کمک نمود و گفت: آيا کسي هست که به داد من برسد و اين مبلغ را به من بدهد.

به ياد قيس بن سعد افتاد، و به نزد وي رفت و از او درخواست نمود.

قيس هم سي هزار را به او داد. مروان وقتي مالها را ديد، خانه اش را به او برگرداند، و پولها را نيز از او نگرفت. کثير پول را نزد قيس آورد تا به او بدهد، قيس گفت: من پول را به تو بخشيده ام و از تو نمي گيرم.[1] .







  1. الغدير، ج 3، ص 150.