لعنت بر يزيد











لعنت بر يزيد



در يتيمة الدهر از ابو نصر المرزبان اين چنين نقل شده است که هر گاه در تابستان براي صاحب بن عباد آب خنک مي آوردند، بعد از نوشيدن آن مي گفت:


قعقعه الثلج بماء عذب
تستخرج الحمد من اقصي القلب


«قورت قورت آب يخ، حمد و سپاس الهي را از ته قلب بيرون مي کشد.»

بعد از نوشيدن آب مي گفت: بار پروردگار! لعنت خود را بر يزيد بن معاويه تجديد فرما.

و اين سنتي بود که او هميشه به آن وفادار بود.[1] .







  1. الغدير، ج 7، ص 129.