فتواي يك يهودي زاده











فتواي يک يهودي زاده



روزي ابوذر در مجلس عثمان حاضر بود او گفت: آيا شما بر آن هستيد که هر کس زکات دارايي اش را داد باز هم حقي براي ديگران در مال او هست؟ کعب گفت: نه اي امير مؤمنان. ابوذر به سينه کعب کوبيد و به او گفت: اي يهودي زاده! دروغ گفتي و سپس اين آيه را خواند: «نيکي آن نيست که روي خويش را به سوي خاور و باختر بگردانيد بلکه نيک آن کسي است که به خدا بگرويد و به روز قيامت و به فرشتگان خدا و کتاب خدا و به پيامبران ايمان آورديد و در راه دوستي او مال او ببخشيد... نماز را برپا داريد و زکات بدهيد» عثمان در اين هنگام گفت: آيا اشکالي دارد که چيزي از دارايي مسلمانان بستانيم و آن را به هزينه کارهامان برسانيم و به شما ببخشيم؟ کعب گفت: عيبي ندارد. ابوذر عصا را بلند کرد و به سينه کعب کوبيد.

و گفت اي يهودي زاده! چه چيزي تو را اين قدر گستاخ کرده که درباره دين ما فتوي مي دهي؟

عثمان که به شدت عصباني شده بود به ابوذر گفت: تو چه بسيار مرا مي آزاري. روح خويش را از من پنهان دار که مرا آزردي. پس ابوذر به سوي شام بيرون شد.[1] .







  1. الغدير، ج 16، ص 179.