زهد و وارستگي











زهد و وارستگي



بـزرگـان دين و مردان الهي، زندگي دنيا را مقدمه اي براي زندگي در عالم جاودان آخرت مي دانـنـد. بـه هـمـيـن جـهـت بـه دنـيـا دلبـسـتـگـي نـدارنـد و آن را محل گذر و عبور و پلي براي رسيدن به سراي آخرت مي دانند. چنين انسان هاي وارسته اي، از مـاديـّات دنـيـا فـقـط بـه قدر رفع احتياج اکتفا نموده و غرق در آن نمي شوند. امام علي (ع) که پـيـشـواي وارسـتـگـان است، به دنيا بي اعتنا بود و عفريت دنيا نتوانست ايشان را فريفته خود نمايد.

عـبـيـداللّه بن رافع مي گويد: روزي خدمت حضرت رسيدم، انبان ناني را که به مهر مخصوص آن حضرت ممهور گرديده بود، پيش آورد و از ميان انبان، نان جوين خشکي را بيرون آوررد و از آن تناول کرد. من عرض کردم: يا اميرالمؤ منين اين نان جوين را که کسي نمي خورد، پس چرا مهر زده و در انـبـان قـرار دادي؟ حـضـرت فـرمـود: از اين دو فرزندم حسن و حسين مي ترسم که مبادا دلشان به حال من بسوزد و اين نان ها را به روغن آغشته نمايند.[1] .

نيز، نعلين حضرت از ليف خرما بود و پيراهن خود را به دست خويش وصله مي زد و خيلي کم در کـنـار نـان خـشـک جـويـن از خـورشـت اسـتـفـاده مـي کـرد. مـعمولاً خورشت حضرت نمک يا سرکه يا سـبـزيـجـات يـا شـيـر بـود. مـعـمولاً از گوشت استفاده نمي کرد و مي فرمود: شکم خود را مقبره حيوانات قرار ندهيد.[2] .

بـايد توجه داشت وابستگي به دنيا مذموم نيست، ما به خوراک، پوشاک مسکن و... نياز داريم و بدون آنها حيات استمرار ندارد، امّا دلبستگي به دنيا مذموم است. چنانکه مولا علي (ع) در تبيين معناي زهد مي فرمايد:

«تـَمـامُ الزُّهـْدِ بـَيـْنَ کـَلَمـَتَيْنِ مِنَ الْقُرْآنِ؛ لِکَيْ لا تَاءْسَوْا عَلي ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما اتيکُمْ».[3] [4] .

همه زهد در اين دو کلمه قرآني آمده است: براي آنچه از دست داده ايد تاءسف نخوريد و به آنچه به شما داده است، دلبسته و شادمان نباشيد.







  1. منهج الصادقين، فتح الله کاشاني، ج 8، ص 322؛ بحارالانوار، ج 41، ص 148.
  2. منهج الصادقين، فتح الله کاشاني، ج 8، ص 322؛ بحارالانوار، ج 41، ص 148.
  3. حديد (57)، آيه 23.
  4. بحارالانوار، ج 7، ص 317.