نفس پيامبر
در سـال نـهـم هـجري، نصاراي نجران که نداي توحيدي دين اسلام و پيامبر جديد الهي حضرت مـحـمـد (ص)، بـه گـوششان رسيده بود، گروهي را براي تحقيق به مدينه، نزد پيامبر (ص) فرستادند. نمايندگان نصارا در گفت و گويي که با پيامبر (ص) درباره الوهيّت يا عبوديّت حضرت عيسي (ع) داشتند با لجاجت بر ادعاي خود پافشاري کردند. در پي اين ماجرا، از سوي خداوند دستور مباهله (دعا و نفرين براي طرف مقابل) با نصارا صادر شد. آيه چنين بود: «فـَقـُلْ تـَعـالَوْا اَنـَدْعُ اَبـْنـائَنـا وَ اَبْنائَکُمْ وَ نِسائَنا وَ نِسائَکُمْ وَ اَنْفُسَنا وَ اَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ...»[1] . (اي پـيـامـبـر!) به آنها بگو: بياييد ما و شما در برابر يکديگر با فرزندان، زنان و نفوس خود، مباهله کنيم. بـه اتـفـاق، هـمـه مـفـسـران، مـنـظـور از «اَبـْنـائَنـا» در آيـه، حـسـن و حـسـيـن (ع) و منظور از «نـِسـائَنـا»، وجـود مـبارک زهرا(س) و منظور از «اَنْفُسَنا»، وجود نازنين حيدر کرار علي (ع) اسـت. آوردن عـبارت «اَنْفُسَنا»؛ يعني، علي، جانِ پيامبر است و مساوي آن حضرت در کمالات، بـه جـز نـبـوّت اسـت و بـدون تـرديـد پـيـامـبـر (ص) از هـمـگـان افضل است، پس علي (ع) نيز از همگان افضل است.[2] چنانکه پيامبر (ص) فرمود: «يـا عـَلِيُّ اِنَّکَ تـَري مـا اَري وَ تـَسـْمـَعُ مـا اَسـْمـَعُ اِلاّ اِنَّکَ لَسـْتَ بـِنـَبـِي وَ لکـِنَّکـَ وزيرٌ...»[3] . اي علي! تو مي بيني آنچه را من مي بينم (جبرئيل)، مي شنوي آنچه را من مي شنوم (وحي)، جز اينکه [فرق تو با من اين است که] تو پيامبر نيستي و جانشين من هستي.
يـکـي ديـگـر از فـضـايـل امـام عـلي (ع) کـه سـرآمـد ديـگـر فـضـايـل آن حـضرت است، بلکه اگر تمام فضايل امّت در يک جا جمع شود، در حد و اندازه اين فـضـيـلت و ليـاقـت نخواهد بود، آن است که علي (ع) نفس و جان پيامبر (ص) شمرده شده و به نوعي با پيامبر برابر دانسته شده است.