سير فرهنگي غدير تا امروز











سير فرهنگي غدير تا امروز



به هر نقطه از تشيع که بنگري لطف است؛

لطفِ صاحب تشيع؛

لطفِ خداوند متعال و ائمه ي معصومين عليهم السلام؛

و لطف صاحب غدير اميرالمؤمنين عليه السلام..

و هم در ثبت غدير پر افتخار.

معجزه ي ولايت تنها در خيبر..

و باز گرداندن خورشيد خلاصه نمي شود.

توانايي ولي الله اين است که حديث بلورين غديرش را اين گونه زيبا و سالم از چهارده قرن سنگلاخ گذرانده..

و از ميان هزاران راهزن فرهنگ ملتها..

و خطرناک گردباد و طوفان ها حفظ نموده است.

معجزه ي شاه ولايت در مکتوب شدن غدير است.

اگر نيک بنگريم..

و تاريخ کتاب را ورق زنيم..

مسير فرهنگي غدير در چهارده قرن را در چهار مرحله مي يابيم:

1

در طول اول قرن هجري تدوين و کتابت جرم محسوب مي شد و ممنوعيت رسمي داشت..

و اگر هم مکتوبي به قلم مي آمد اگر حق بود مخفيانه واگر مجوز پيدا مي کرد سرريز از اراجيف غاصبين خلافت بود.

در اين اختناق و فضاي آلوده..

بهترين و تنها ياري فرهنگي به غدير آيا چه مي توانست باشد؟

[صفحه 27]

اين سينه هاي امين و حافظه هاي قوي افراد بود که کتابگونه عمل کرد و به خوبي اين ره صد ساله را پيمود..

و اين وديعه ي آل محمد عليهم السلام را در خود نگاهداري کرد.

به مکتوب اسلامي که بنگريم با کمال حيرت خواهيم ديد:

بيش از صد و بيست صحابي..

و گروه بسياري از تابعين، واقعه ي غدير را به گرد يکديگر بيان کرده اند..

و حلقه ي وصل غدير حجة الوداع با نسلهاي آينده بوده اند.

اين تعداد راوي از صحابه و تابعين براي کمتر حديثي در اسلام يافت مي شود.

تا جايي که زيد بن ارقم و حذيفة بن يمان متن خطبه ي غدير را که بيش از يک ساعت به طول انجاميده و بيش از بيست صفحه است حفظ نموده و براي مردم بازگو کرده اند.

از آن سو،

صاحب غدير اميرالمؤمنين عليه السلام براي اتمام حجت..

و اينکه آيندگان اسلام راه خود را بيابند..

در اجتماعات مختلف و مناسبتها و فرصتهاي گونه گون..

غديررا مطرح مي ساخت و هم درباره ي آن از شاهدان اقرار مي گرفت..

حتي در بحبوحه ي جنگ صفين..

بر فراز منبر رفت و گفتار غدير را گسترده مطرح ساخت.

يا در سالروز غدير..

و در زمان خلافت خود..

سخن بسياري از غديرش فرمود.

نه تنها او..

که همسرش فاطمه اطهر عليهم السلام نيز که خود روايت کننده ي غديراست

[صفحه 28]

در عمر کمتر از سه ماهه پس از شهادت پدر..

بارها و بارها يادآوري غدير نمود..

و اظهار تعجب از چنان جو ظلماني فرهنگي.

بجاست يادآوري شود:

امامان معصوم ما نيز..

هر فرصت و هر رسانه اي را براي پيام غدير بهره ور نمودند.

تا آنجا که امام باقر عليه السلام متن کامل خطبه ي غدير را بازگو فرمود..

و امام هشتم عليه السلام مناظراتي در اين باره نمود و حقايقي از غدير را بيان داشت.

از سوي ديگر:

اصحاب ائمه عليهم السلام حاملان پيام غدير بوده و در محضر امامان عليهم السلام اقدام به حفظ و نشر غدير نموده اند.

نظم شاعران هم نگاهدار غدير در دالان تاريک تاريخ بوده است..

چه آنکه قالب شعري محفوظتر است..

و هم علاقه ي مردم بدان بيشتر.

از همان ساعتي که حضرت خاتم صلي الله عليه و آله نداي غدير را به جهانيان اعلان داشت حسان بن ثابت اولين سروده ي غدير را به حضور حضرتش تقديم کرد؛

و اين بالاترين دليل شد براي شعر و شاعران غدير در طول چهارده قرن.

اينها گونه هاي مختلف فرهنگي بود که غدير را در سده ي اول اسلام محافظت نموده..

و البته اين راهها در قرنهاي بعد نيز ادامه يافت.

[صفحه 29]

2

از ابتداي دومين قرن هجري که معارف ديني و از جمله فرهنگ مکتوب رسماً آزاد اعلام شد..

راويان آسوده خاطر حديث و تاريخ مي گفتند..

و نگارندگان مي نگاشتند.

- البته گويندگان و نويسندگاني بودند که مزدوري خليفه گان ظلم مي نمودند-

در اين قرن، پيام رساني غدير شکل تازه اي به خود گرفت..

و رفته رفته از گفتار به مکتوب تبديل شد..

و به صورت کتاب و تأليف در آمد.

در اواسط قرن دوم هجري به اولين مکتوب مستقل درباره ي غدير برمي خورديم.

فراهيدي..

اين دانشمند ادبيات عرب اولين کتاب مستقل غدير را تأليف کرد.

و اين سير ادامه يافت و راه بي انتهايي با عنوان فرهنگ مکتوب غدير آغاز گرديد..

و کتابهاي گوناگون به صورت مستقل يا ضمني در موضوع غدير به رشته ي تحرير در آمد.

تأليف در غدير تا آنجا اوج گرفت که ابوالمعالي جويني از قرن پنجم گويد:

«در بغداد در دست صحافي کتابي ديدم که بر جلد آن نوشته بود: جلد بيست و هشتم از اسناد حديث من کنت مولاه، و بعد از اين جلد بيست و نهم خواهد بود»!!

مخالف ديگر ابن کثير دمشقي است که مي گويد:

«کتابي در دو جلد ضخيم ديدم که محمد بن جرير طبري

[صفحه 30]

احاديث غدير خم را در آن جمع آوري کرده بود».[1] .

پس آنچه در اين پاره ي تاريخي به چشم مي خورد اينکه بيشتر مکتوب غدير مربوط به سندها و رجال خطبه ي غدير است..

و اين را مي توان حاصل سه نظر پنداشت:

يک:

فراگير بودن علم سند و رجال و سندگويي و رجال پروري در حديث و تاريخ در اين مقطع تاريخ..

و هم زياد نمودن در نقل ها و گويش چنداني آن.

دو:

ريشه دار نمودن حديث و تاريخ براي آينده ي جامعه و نسل پسين.

سه:

نزديک بودن زماني افراد قرن دوم به غدير و هم مبدأ اسلام و حديث.

انديشمندان سترگِ صد ساله ي دوم اسلام که فضاي فرهنگي آن قرن را به خوبي در پيش رو داشتند..

و تولدي نو را در فرهنگ اسلام مي انگاشتند..

بُن ريزي و استوار سازي حديث غدير و هم واقعه و خطبه ي غدير را در بهترين شرايط به انجام رساندند..

تا نسل بعدي و قرنهاي نيامده ي اسلام مدارک لازم براي کنکاش و کاوش و پژوهش..

و هم مو شکافي و افتخار و نماياندن به جهانيان در دست داشته باشند.

[صفحه 31]

پس اين پي را نيکو بنا نمودند و برج غدير را تا بلنداي عرش افراشتند.

اين روشِ پژوهش بيشتر در قرن دوم اسلامي بود..

و هم در قرن سوم و چهارم و قرن پنجم اوج خود را حفظ کرد..

و به حق که حق آن به خوبي ادا شد.

3

فرهنگ اسلام را ورق زديم تا قرن چهارم.

اکنون آغاز ديگري در مکتوب غديرِ استوار به چشم مي خورد:

پژوهش در سند و متنِ روايت غدير..

و پژواک انديشه ها..

و سر سپردگان ولايت که در اين سده و سده هاي پس از آن پرونده هاي تازه را براي غدير باز کردند.

بدبينان به ولايت و خفاشان خورشيد غدير به هر سو که مي رفتند..

موشکافي سند غدير را مي ديدند..

و به کنکاش در حديث غدير بر مي خوردند..

و هم خطبه ي غدير قلب سختشان را مي ساييد.

هر چه گوش خود را مي گرفتند باز طنين غدير..

و اين گلواژه ي غدير بر فرقشان مي آمد:

«من کنت مولاه فهذا علي مولاه».

در گفتگوها و مناظرات؛

در محافل علمي و فرهنگي؛

و همه جا و همه جا.

نگاشته هاي شيخ صدوق و شيخ مفيد و هم سيد مرتضي

[صفحه 32]

بهترين شهادت بر اين گفته است.

اين تحقيقات در قرنهاي چهارم و پنجم و ششم اوج خود را پيموده..

و تا سال هزار اسلامي همچنان پيشروي نموده..

که آثار ارزنده اي از اين قطعه ي تاريخي در دست است.

4

حال به زمان خود نزديک شده ايم..

و همگام با فرهنگ غدير از پس آن واقعه ي پر افتخار تا سال هزار گام به گام پيش آمده ايم..

و اکنون مي بينيم:

از اولين سالهاي قرن يازدهم تا به حال ميداني باز براي پژوهشگران و انديشمندان فراهم گشته..

و يا بهتر بگوييم: خود فراهم نموده اند؛

بلکه واقعي تر: اميرالمؤمنين عليه السلام به وجود آورده است.

دلسوزان ولايت علوي..

و اين روايت نبوي..

از زحمات پيشينيانشان نيکو بهره بردند؛

و خستگي از دستان و تن آنان ستردند.

در اين دوران..

که گوشه اي از آن را به چشم مي بينيم و هم مي شنويم:

تمامي شاخه هاي درخت سر به فلک کشيده ي غدير بارور گشته..

و اين شجره ي طيبه و طوباي اميرالمؤمنين عليه السلام در تمام زمينه هاي تحقيقي و علمي و ميراث مکتوب به ثمر نشسته است..

و در هر جنبه اي از آن کتاب يا کتابها نگاشته شده است.

مثلاً:

ارتباط غدير با قرآن، بحثهاي مفصل در اسناد غدير،

[صفحه 33]

بررسيهاي عميق در متن حديث غدير و اثبات ولايت از آن، گردآوري سروده هاي غدير، و....

شب زنده داري ها و ذوب شدن هاي بزرگاني همچون:

قاضي نور الله شوشتري، علامه مجلسي، شيخ حر عاملي، سيد هاشم بحراني، مير حامد حسين هندي و علامه ي اميني و...

خود بهترين شاهد ماست.

علامه ي مجلسي نيمي از يک جلد اثر گرانسنگ «بحار الأنوار» خود را به غدير اختصاص داده است..

سيد هاشم بحراني کتابي مستقل به نام «کشف المهم في طريق خبر غدير خم» به رشته ي تحرير در آورده..

سيد حامد حسين هندي در ده جلد چهارصد صفحه اي از کتاب بي نظيرش «عبقات الأنوار في اًّمامة الأئمة الأطهار» به پژوهش در غدير پرداخته..

و بالاخره علامه ي اميني طي يازده جلد «الغدير في الکتاب و السنة و الأدب» جوانبي از غدير و هم کليه ي سرايندگان عرب در غدير را همراه با غديريه شان جمع آوري نموده..

و به عنوان غدير که نمودار ولايت و تشيع است سخنان بسياري از شيعه گفته است.

نگاشته هايي همانند «التکميل» از سيد مرتضي حسين، و «الغدير في الاًّسلام» از شيخ محمد رضا فرج الله نيز ديگر تحقيقات علمي غديرند.

بدان اميد که در آينده شاهد کتابي ژرف به عظمت غدير باشيم..

که به عنوان يک مجموعه ي پر محتوا..

همه ي مطالب غدير را در بر داشته باشد..

تا اين آبروي جهاني اسلام را آن گونه که در توان است در نمايشگاه جهاني به ديد جهانيان برسانيم.

[صفحه 34]


صفحه 27، 28، 29، 30، 31، 32، 33، 34.








  1. بحار الانوار: ج 37 ص 235. احقاق الحق: ج 2 ص 4. 486.