حديث منزلت











حديث منزلت



دلـيـل ديـگـري کـه بـر خـلافت حضرت علي (ع) دلالت دارد، حديث منزلت است حديث منزلت از مـشـهـورتـريـن احـاديـثـي است که از پيامبر اکرم (ص) صادر شده و بسياري از اصحاب رسول خـدا (ص) آن راروايت کرده اند ابن عساکر در تاريخ دمشق[1] اين حديث را از 23 نفر از صحابه بـه طرق و اسناد مختلف روايت کرده است به طوري که از قراين استفاده مي شود، اين کلام شريف چندين بار ازرسول خدا (ص) صادر شده است، ولي مشهورترين مورد آن در غزوه تبوک است.

در غـزوه تـبـوک پـيـامبر اکرم (ص) خود فرماندهي سپاه را به عهده گرفته از مدينه خارج شد و عـلـي (ع) رابه جانشيني خود در مدينه گمارد اين تنها جنگي است که علي (ع) پيامبر را همراهي نکرده است، به همين جهت براي آن حضرت مشکل بود که در مدينه بماند و پيامبر خدا(ص) راهي مـيـدان نـبـرد شـودهنگام حرکت سپاه، خدمت پيامبر اکرم (ص) رسيده عرض کرد: مرا با زنان و کودکان در مدينه مي گذاريد؟

حضرت در جواب فرمود:

اما ترضي ان تکون مني بمنزلة هارون من موسي الا انه لا نبي بعدي[2] .

آيـا نـمـي خـواهـي کـه نـسـبت به من همانند هارون نسبت به موسي باشي؟

با اين فرق که بعد از من پيامبري نمي آيد.

از قـرآن کـريـم چـنـيـن بـرمـي آيـد که جناب هارون نسبت به حضرت موسي، پنج سمت داشته است: برادر، شريک نبوت، وزير و ياور، پشتيبان،[3] خليفه و جانشين[4] .

بـنـابراين حضرت علي (ع) نيز همين پنج نسبت را با پيامبر اکرم (ص) دارد برادر اوست، چون او را بـه بـرادري بـرگزيد و فرمود: «در دنيا و آخرت تو برادر مني»[5] در ابلاغ پيام الهي شريک اوسـت، چـون فـرمود: «جز من و علي کسي از جانب من پيامي نمي رساند»[6] وزير اوست، چـون خـود فـرمود: «علي وزير من است»[7] پشتيبان اوست، چون خداوند او را با علي (ع) ياري کرد[8] و خليفه اوست، چون خود او را به خلافت برگزيد[9] .









  1. فرائد السحطين، ج 1، ص 306 تا ص 394 حديث 336 تا 456.
  2. مـسـنـد امـام احـمـد بـن حـنـبـل، ج 1، ص 177 و الـصـواعق المحرقه، ص 187، حديث 1 و فـرائد الـسـحطين، ج 1، ص 122، باب 21، حديث 85 تا 89 و کنزالعمال، ج 13، ص 158، حديث 9 و 36488 و تـاريـخ دمشق، ج 1، ص 177، حديث 150 و مناقب ابن مغازلي، ص 27 تا 37، حديث 40 تا 55.
  3. سوره طه، آيه 29 تا 32: واجعل لي وزيرا من اهلي هارون اخي اشددبه ازري و اشرکه في امري، از خـانواده ام وزيري براي من قرار ده، برادرم هارون را، پشتم را با او محکم کن و در کارم شريکش کن.
  4. سـوره اعـراف، آيـه 142: و قـال موسي لاخيه هارون اخلف في قومي و اصلح و لا تتبع سبيل المفسدين، موسي به برادرش گفت: درميان قومم تو جانشين من باش و اصلاح کن و از اهل فساد پيروي نکن.
  5. کنزالعمال، ج 13، ص 114، حديث 36370 و 105 حديث 36345.
  6. الصواعق المحرقه ص 188، حديث 6 و سنن ابن ماجه، ج 1، ص 44، باب 11، حديث 119.
  7. فـرائد الـسـحطين، ج 1، ص 311، باب 57، حديث 249 و ص 315 باب 58 حديث 250 و تاريخ دمشق، ج 1، ص 130، حديث 155 و157 و 158.
  8. تاريخ بغداد، ج 11، ص 173 و فرائد السحطين، ج 1، ص 235، باب 46، حديث 183 تا 185.
  9. کنزالعمال، ج 13، ص 131، حديث 36419 و تاريخ طبري، ج 2، ص 62.