حديث يوم الدار











حديث يوم الدار



خـلافـت پـيـامبر مکرم اسلام (ص) و رهبري جامعه اسلامي مسئله اي نبود که پيامبر اکرم (ص) تا آخـريـن روزهـاي عـمـر شريف خود آن را مسکوت گذاشته تکليف جامعه اسلامي را نسبت به آن روشن نکند پيامبر اکرم از همان روزي که مامور شد رسالت خود را علني کند، موظف شد جانشين خود را نيزمعرفي کند.

هـنـگـامي که آيه شريفه و انذر عشيرتک الاقربين[1] در سال سوم بعثت نازل شد، آن حضرت عـلي (ع) را خواند و فرمود: «خدايم دستور داده است خويشان نزديک خود را به اسلام دعوت کنم غـذايـي تـهيه کن و قدحي از شير فراهم آور، و فرزندان عبدالمطلب را دعوت کن، تا من ماموريت خـويـش را بـه انجام رسانم» حضرت علي (ع) مي فرمايد: «من تمام بني عبدالمطلب را که حدود چـهـل نـفـر بـودنـد دعـوت کردم و غذايي را که فراهم کرده بودم پيش آوردم غذا خوردند و شير نـوشـيـدنـد، ولي غذا و شير به همان حال خود باقي ماند هنگامي که پيامبر (ص) مي خواست با آنها صـحـبـت کند، ابولهب گفت: محمد شما راسحر کرده است و مجلس از هم پاشيد فرداي آن روز حـضـرت بـه مـن دستور داد دوباره آنها را دعوت کنم و غذا و شيري تهيه نمايم هنگامي که جمع شدند و غذا خوردند، حضرت لب به سخن گشوده فرمود: اي فرزندان عبدالمطلب به خدا قسم در عـرب جـوانـي را نمي شناسم که براي قوم خود بهتر از آنچه من براي شما آورده ام آورده باشد: من براي شما خير دنيا و آخرت را آورده ام و خدايم به من فرموده است شما را به آن بخوانم کداميک از شما مرا در اين کار ياري مي کند من (علي) که در آن ايام از همه جوانتر بودم گفتم: اي پيامبر خدا مـن تـو را ياري مي کنم حضرت گردن مرا گرفت و فرمود: اين برادر، وصي وخليفه من در ميان شما مي باشد، از او بشنويد و او را اطاعت کنيد در اين هنگام اهل مجلس همه برخاستند و در حالي که مي خنديدند به ابوطالب گفتند: به تو دستور مي دهد که از علي اطاعت کني»[2] .

طبق روايتي پيامبر اکرم (ص) سه بار پيشنهاد خود را تکرار کرد و هيچ کس جز علي (ع) او را اجابت نکرد[3] .









  1. سوره شعرا، آيه 214.
  2. کنزالعمال، ج 13، ص 131، حديث 36419 و ص 149، حديث 36465، و تاريخ طبري، ج 2، ص 62.
  3. فرائد السحطين، ج 1، ص 85، باب 16، حديث 65.