استدلال زن دارمي به حديث غدير











استدلال زن دارمي به حديث غدير



وي زنـي اسـت سـيـاهـپوست از شيعيان علي (ع) از اهالي داروم که در محله حجون مکه سکونت داشـت وبـه هـمين دليل او را دارميه حجونيه مي گفته اند گويا به دليل شهرت و غلبه اين لقب، نـامـش در تـاريخ ذکرنشده است معاويه در سفر حج او را احضار کرد و گفت: «مي داني براي چه احضارت کرده ام؟».

گفت: «سبحان اللّه! من غيب نمي دانم».

گـفـت: «خـواسـتـم از تـو بپرسم چرا علي را دوست مي داري و با من کينه مي ورزي؟

ولايت او راپذيرفته اي و با من دشمني مي کني؟».

گفت: «اگر ممکن است مرا از پاسخ بدين سؤال معاف کن».

گفت: «معاف نيستي».

گـفـت: «حـال کـه چـنـين است، مي گويم: علي را دوست مي دارم، زيرا ميان رعيت به عدالت رفـتـارمـي کرد و بيت المال را مساوي تقسيم مي کرد و بغض تو را دارم چون تو با کسي که از تو به خلافت سزاوارتر بود، جنگيدي و چيزي را که حق تو نبود، مطالبه مي کردي ولايت علي را پذيرفتم، چون رسول خدا (ص) ولايت را به او سپرد، و چون مساکين را دوست مي داشت و متدينان را حرمت مـي نـهاد و با تودشمني مي کنم، چون خون ريختي و تفرقه انگيختي، در قضاوت ظلم کردي و به هواي نفس حکم راندي»[1] .









  1. ربيع الابرار، ج3، ص 269، باب 41.