پيشگفتار











پيشگفتار



بسم اللَّه الرحمن الرحيم

چهارده قرن است که غدير بر بلندترين قله ي تاريخ مي درخشد.

چهارده قرن از حيات پر برکت غدير مي گذرد چون پيامبر و علي و حسين عليهم السلام زنده اند؛ چهاردهمين قرنِ روزي که خداوند غدير را والاترين نعمت خود اعلام کرد.

چهارده قرن از ساعتي مي گذرد که پيامبر عزيز با صداي ملکوتيش خبرِ خوشِ غدير را براي مردم آورد.

چهاده قرن از فريادِ غديرِ زهرا از بين در و ديوار آتشين مي گذرد؛ و از روزگار مظلومانه ي صاحب غدير که با گلو و چشم سوزان غدير را زنده نگه داشت.

چهاده قرن از روز حسين عليه السلام مي گذرد، که غدير قرباني شد تا حياتي دوباره يابد.

چهارده قرن از روزگار اماماني گذشته که نام علي عليه السلام را با غدير زنده نگه داشتند.

چهارده قرن است که پاسداران غدير درخت ولايت را آبياري مي کنند و پرچم آن را به دوش مي کشند و در راهش جانفشاني مي نمايند.

چهاردهمين قرني است که پرونده ي پرافتخار غدير پايه هاي استوار آن را به جهانيان مي نماياند.

[صفحه 8]

چهارده قرن است که قلم در راه غدير انجام وظيفه مي کند و ميراث مکتوب عظيمي از غدير را به يادگار گذاشته است.

چهارده قرن است که شعر و ادب جلوه هاي زيبايي از غدير را در معرض تماشاي جهانيان گذاشته است.

چهارده قرن است که غدير را دعا مي کنيم و به زيارت صاحب غدير مي رويم.

چهارده قرن است که مسجد غدير در وادي خم ياد «ايام الولايه» را تازه مي کند.

چهارده قرن است که غدير را عيد مي گيريم و با دوستان غدير شيريني آن روز را به جشن مي نشينيم.

آغاز پانزدهمين قرني است که دفتر غدير ورق مي خورد و هر روز خاطره اي از ولايت علوي را در خود ثبت مي کند.

پرونده ي هزار و چهارصد ساله ي غدير، با کليد «من کنت مولاه فعلي مولاه» گشوده شد و دو جلوه از خود نشان داد:

«اللهم وال من والاه... و انصر من نصره».

«اللهم عاد من عاداه... و اخذل من خذله».

اينک از بلنداي چهارده قرن، افقهاي دور دستي را مي توان نگريست که تقابل دو جبهه ي غدير و سقيفه در اين پرونده منعکس شده است.

از منبر پيامبر صلي اللَّه عليه و آله در غدير اقدامات موافق و مخالف هويدا شد و ادامه يافت تا روزي که غدير به دست سقيفه بخون نشست. آنانکه در سقيفه ي سياه جمع شدند و بر منبر آن ابوبکر و عمر را معرفي کردند، در واقع جبهه اي در برابر غدير سبز تشکيل دادند و براي نابودي آن، پرچم سفيد علوي را سرخگون کردند. و از آن روز، غدير گرانسنگ امتحان شد.

[صفحه 9]

پرونده ي غدير هرگز بسته نمي شود تا روز قيامت که در پيشگاه محمد و علي صلوات اللَّه عليهماوآلهما باز شود و همه درباره ي آن، مورد سؤال قرار گيرند.

در يک نگاه برگهاي اين پرونده شامل رويارويي هاي طرفداران غدير و سقيفه، مناظرات و اتمام حجتهاي غدير، اقرارهاي دشمنان درباره ي آن، بحثهاي علمي غدير، ميراث مکتوب غدير، شعر و ادبيات غدير و يادبودهاي غدير است.

همه ي اينها خاطرات شيرين و تلخ غدير در چهارده قرن است، که کتاب حاضر در صدد ترسيم گوشه اي از آن است.

خدايا نام ما را در صفحات «اللهم انصر من نصره» ثبت فرما، و به ما شناختي کامل از گروه «اللهم اخذل من خذله» عنايت فرما.

اي خداي قدير، خورشيد بلند غدير را تا هميشه ي روزگار در کرانه ي اقيانوس اسلام، چراغراه اهل بهشت قرار ده و نام آن را جهاني فرما.

اي صاحب اختيار هستي، چشمانمان منتظر موعود غدير است تا با ظهورش حضور غدير را جشن جهاني بگيريم و نام «علي عليه السلام» را نقش آسمان نماييم.

قم، محمد باقر انصاري زنجاني خوئيني عيد غدير 1420، 6 فروردين 1379

[صفحه 11]



صفحه 8، 9، 11.