سنت كتابداري











سنت کتابداري



کتاب، بزرگترين سرمايه ي معنوي ملل و اقوام و بهترين وسيله ي تماس نسلها و نژادهاست، که پرده هاي زمان و مکان را به کنار مي زند و افکار را به آموزش و تفاهم وا مي دارد. و چون فروغي دامن گستر بر زواياي مغزها مي تابد، و پديده هاي فکري انسانهاي بزرگ را در اختيار پژوهندگان قرار مي دهد. مرکز اين تابش و ارتباط، محيط مقدس کتابخانه است.کتابخانه فيضگاه ارواح و بوستان خرم و صفايش دلها و افکار است. کتابخانه مرکز دانشجويان، دانش آموزان، مؤلفان، نويسندگان، و نوابغ و پژوهشگران است، که در پي جستن گمشده ي علمي خويش شب و روز مي شتابند، و براي بالا بردن سطح فرهنگ اجتماع جان به لب مي رسانند. وخلاصه کتابخانه آمد و شد گاهي است که مردم لطيف الروح و با احساسات با آن سر و کار دارند، که چه بسا از نغمه اي ناموزون متأثر شوند و از پژمردن گلي زودتر از فصل خزان به شدت اندوهناک گردند. بنابراين بر کتابخانه داران (مديران و ساير کارمندان کتابخانه) واجب است که خوش رفتار و نيک برخورد باشند، و اصول رفق و مدارا وهمکاري و دلسوزي را با خوانندگان و مراجعات رعايت کنند، و بدين امر توجهي عميق داشته باشند. چون اساس ارزش و بنياد بهره برداري از کتابخانه بر خوش اخلاقي و فرزانگي

[صفحه 315]

کارمندان آنها استوار است. و همين عامل است که به خوانندگان نشاط مي بخشد، و روح پشتکار را در آنان زنده نگاه مي دارد، و وا مي دارد که افراد در راه دانش وپژوهش از پاي ننشينند. و براي هر کتابخانه اين خود بزرگترين تبليغ است که هيچ چيز ديگر بدان نمي رسد. همينطور که زشتخويي و بدرفتاري و تندي و کم حوصلگي و بي توجهي کارمندان کتابخانه موجب نفرت مراجعان مي گردد، و هر جوينده ي دانش و فضيلت را از پيگيري و کوشش باز مي دارد، و از آمد و شد به کتابخانه، به هراس مي افکند، و کسالت و سستي و بازماندگي را در روح مطالعه کنندگان ريشه دار مي سازد. و همين خود، به علت عقب راندن افکار، جنايتي بس بزرگ است، و براي بدنامي کتابخانه بسنده و کافي است.

اکنون اجتماعات به ويژه ملتهايي که تازه کتاب خواندن در آنها، رو به عموميت مي گذارد، نياز بسزايي دارند که پيرامون موضوعي که يادآوري شد بحثهايي سرشار کنند، و اهميت آن را نيک بفهمانند. مخصوصا بر محققان و نويسندگان فني که درباره ي فن کتابخانه و اصول کتابداري سخن مي گويند واجب است که به اين موضوع مهم توجهي عميق نشان دهند.[1] .

شيخ آقا بزرگ تهراني و مکتبة الامام اميرالمؤمنين مي دانيم که علامه شيخ آقا بزرگ تهراني (م- 1389)، مؤلف دو کتاب عظيم «الذريعة الي تصانيف الشيعه» و «طبقات اعلام الشيعه»، کتابخانه اي زبده و جامع داشت، داراي بيش از 5000 جلد کتاب، در تاريخ، زيست نامه، فهرستهاي عمومي، فهرستهاي خصوصي، دايرةالمعارفها و... تا شيخ زنده بود طلاب و اهل مطالعه و تحقيق از اين کتابخانه بهره مي بردند. خود شيخ با کهولت سن و اشتغال بسيار و ضعف پيري مراجعان را راهنمايي

[صفحه 316]

و به آنان کمک مي کرد. اين کتابخانه را وي به سال 1354 هجري قمري تأسيس کرده بود. براي اينکه کتابخانه از پراکندگي و تلف شدن مصون ماند، شيخ آقا بزرگ، آن را به سال 1375 وقف کرد. سپس به سال 1380 در وقف نامه تجديد نظر کرد، و در وقف نامه اي که به خط خود شيخ نوشته شده است قيد کرد که اگر براي متوليان و متصديان، امکان نگهداشت آن منتفي شد، کتابخانه را منتقل کنند و وا گذارند به «کتابخانه ي اميرالمؤمنين».[2] .

ارتباطات کتابخانه در سطح جهاني چنانکه در بخش «رسيدگي به نشريات جهان درباره ي اسلام» اشاره کرديم، صاحب الغدير همواره درصدد بود تا با مراکز مهم علمي عالم، از جمله کتابخانه هاي مايه ور جهان در تماس باشد، تا هر نسخه اي را ندارند از آنجاها بخواهند و در برابر، نسخه هايي به آنان بدهند، تا بدين سان،دامنه ي علم و معرفت و ذخاير اسلامي بيشتر بگسترد و جهان تشيع به خصوص، با همه ي آفاق معرفت و مخازن علم مردمان جهان پيوستگي بيشتري پيدا کند.

اين آرمان پاک و والا، با تأسيس کتابخانه ي اميرالمؤمنين، تا حدي عملي گشت، زيرا پس از تأسيس، برخي از مجامع علمي و مؤلفان و ناشران و ارباب مطبوعات کشورهاي گوناگون کارها و آثار خود را به کتابخانه ي مولي «ع» اهدا مي کردند. در اينجا ياد را و تذکار را، پاره اي از مجلات و مطبوعاتي که به کتابخانه اهدا شده است ذکر مي کنيم:

الارشاد، کشمير

افکار شيعه (به زبان فرانسه)، پاريس

پيام عمل، لاهور

التربية الالسلامية، بغداد

[صفحه 317]

التوحيد، حله

الثقافة الاسلامية، بغداد

ثقافة الهند، هند

الجامعة الاسلامية، حلب

جهان پزشکي، تهران

حضارة الاسلام، دمشق

الدراسات الدبية، بيروت

رسالة المعلم، عمان

سخن، تهران

شيراز، حيدرآبادد کن

صوت المبغلين، کربلا

الفجر الجديد، بغداد

الفيحاء، حله

مجلة المجمع العلمي العراقي، بغداد

مجلة المجمع العلمي العربي، دمشق

مجلة المکتبة العربية، قاهره

مجله ي موسيقي، تهران

المنار، بصره

المنتظر، پاکسان

نامه ي آستان قدس، مشهد

النهج، صور (لبنان)

الواعظ، لکهنو

الوطن، بغداد

[صفحه 318]

هلال، کراچي

يغما، تهران

کتابخانه ي مولي نيز، به مجامع علمي و کتابخانه هاي جهان، هدايايي مي فرستاد، از جمله به اين کتابخانه ها:

کتابخانه ي ابوالکلام آزاد، عليگره

کتابخانه ي امانة العاصمة، عمان

کتابخانه ي بايزيد، استانبول

کتابخانه ي بريل، ليدن

کتابخانه ي عمومي خدابخش، پتنه- هند

کتابخانه ي دانشگاه عثماني، حيدر آبادد کن

کتابخانه ي ظاهريه، دمشق

کتابخانه ي فاتح، استانبول

کتابخانه ي مدرسة الواعظين، لکهنو

و...

در ذيل اين بحث، دو نکته را بايد ياد کرد.

1- علامه ي اميني، مقداري نسخه ي نفيس خطي، از خانواده هاي شيعه و متدين ايراني گرفت. به عبارت درست تر، دارندگان اين نسخه ها، از سر ارادت به کتابخانه ي مولي- عليه السلام- و به مرکز ديني و علمي و مذهبي خويش، نجف اشرف،اين نسخه ها را به دست امين «اميني» دادند و او آنها را در يکي از مهمترين کتابخانه هاي امروز شيعه «مکتبة الامام اميرالمؤمنين العامة»، ضبط کرد. و بدين گونه آنها را

[صفحه 319]

در دسترس محققان جاي داد. پيداست که در بيشتر موارد، اگر اين نسخه ها به دست او داده نمي شد، به ديگران اعتماد نمي کردند و نمي دادند. و قهرا چنانکه بايد مورد استفاده قرار نمي گرفت و به اهلش نمي رسيد. وروزي، به ثمن بخس، به رهگذري، يا انحصار طلبي، يا سودجويي- مسلمان غير مسلمان- فروخته مي شد و معلوم نبود به کجا مي افتاد.

در اينجا بايد اين مطلب را بيفزايم که به وسيله ي علامه ي اميني، صدها نسخه ي خطي نفيس و مآخذ علمي و اسلامي مهم ديگر، از گوشه و کنار جهان- غير از ايران- گردآوري شد. و از اين ميان مقدار قابل توجهي، نسخه هايي است که او به دست خود استنساخ و رونويسي کرد، که کمتر کسي توانست، حتي با خرجهاي گزاف و هزينه هاي دولتي و... چنين موفقيتي حاصل کند و چنين خدمتي را به عالمان و محققان به انجام برساند.

بدين گونه مي بينيم که به همت او مقداري از اين نسخه ها و مآخذ، در يک مرکز علمي و ديني فراهم آمد، و نه تنها در دسترس محققان مسلمان، بلکه در دسترس هر محققي، از هر جاي و هر مذهب، قرار گرفت، زيرا روزي که فهرست اين کتابها و نسخه ها منتشر شود و همگان از آنها اطلاع يابند، هر کس هر نسخه اي و کتابي بخواهد، دفتر مرکزي کتابخانه، فيلم آن را براي او ارسال خواهد داشت. چنانکه تاکنون نيز در موارد بسياري چنين شده است، و محققاني که از وجود کتاب يا نسخه اي در اين کتابخانه آگاه شده اند و آن را خواسته اند، برايشان ارسال گشته است.

2- علامه ي اميني، اين کتابخانه ي عظيم و گران سنگ را وقف آستان قدس رضوي کرد.از اين روي، اين کتابخانه اکنون، يکي از ثروتهاي ملي و معنوي ايران است، در نجف، و مايه ي سرافرازي ملت ايران است در يکي از مهمترين مراکز علمي و ديني اسلام.

[صفحه 320]



صفحه 315، 316، 317، 318، 319، 320.





  1. «صحيفة المکتبة»، شماره ي 4:1 تا 8، شماره ي 69:2 تا 70، با اندکي تصرف در عبارت.
  2. «شيخ الباحثين آغا بزرگ الطهراني» 52 تا 55، تأليف استاد عبدالرحيم محمد علي، چاپ نجف (1390).