كتابخانه











کتابخانه



در اين جمله (جمله ي بالا)، دستور روشني است به مسلمين، براي تأسيس

[صفحه 313]

«کتابخانه» و ضبط کتب وحفظ و حراست آنها از دستبرد مخالفان و بيگانگان. بلي روساء و زمامداران دلسوز، براي معطوف ساختن افکار ملت خود به اين مهم، با استفاده از جميع امکانات، راههايي به سوي اين هدف گشوده اند. يکي از آن راهها تأسيس کتابخانه هاي بزرگ عمومي است و ترغيب و تحريض به خواندن کتاب.

کتابخانه، محل تمرکز همه ي مزايايي است که ياد شد.

کتابخانه، پيمودن راه ترقي و کمال را براي همگان آسان مي کند.

کتابخانه، جميع طبقات، عالي و داني و فقير و غني، را يکسان در آغوش خود پرورش مي دهد، و اين امتياز را از انحصار يک دسته ي معين بيرون مي آورد.

کتابخانه، شکاف عميق بين طبقات فقير و ثروتمند را تا حدي پر مي کند، و همه را براي خدمات شايسته آماده مي سازد. فرا گرفتن علوم کتاب مي خواهد. کتاب پول مي خواهد. ولي کتابخانه عمومي اين مشکل را حل مي کند. اهميت کتابخانه نيازي به توضيح ندارد. علم و کتاب و کتاب و علم چندان متلازمند که شايسته است بنياد هر دانشگاهي با تأسيس کتابخانه ي آن دانشگاه، با هم شروع و هر دو در يک زمان آماده شود.

کتابخانه، رمز شعور فرهنگي هر دولت و ملت است. وجود کتابخانه معرف بلندي سطح افکار، و مقياس رشد معنوي هر اجتماع، و ميزان عشق و علاقه ي ملتهاست به کسب علم و هنر. وجود کتابخانه هاي بزرگ، کاشف منويات خيرخواهانه و خدمات صادقانه ي زعماي مسئول جامعه و شخصيتهاي برجسته ي فرهنگي است.

کتابخانه تدريجا آمار بيسوادان را کم مي کند و به اين پرده ي غم انگيز پايان مي دهد.

از اين رو، ملل راقيه ي غرب (برعکس ما شرقيها)، بيش از حد تصور، در اين راه کوشيده و جلو رفته اند... اينک براي بيداري مردم اين سرزمين،

[صفحه 314]

مخصوصا زعما و متمکنين، مختصري از اوضاع و تعداد کتابهاي کتابخانه هاي يکي از ممالک غرب... را در اين شماره مي نگاريم ونظر عموم را به يکي از اسرار تفوق علمي و فرهنگي و صنعتي آنان جلب مي کنيم. تا بلکه به خواست خداي توانا، از اين غوغاي رستاخيز جنبشي هم در ملت مسلمان ما پيدا شود. و بدين گو گذشته ها را تدارک و جبران نماينند...



صفحه 313، 314.