كتاب











کتاب



... چون هر پيغمبري فقط با دسته اي از مردم در تماس بوده است و ديگران را به او دسترسي نبوده است، و تنها وسيله اي که مي تواند اين مشکل را حل کند کتاب است، از اين جهت، پيامبران کتاب داشته اند. احکام و دستورات شفاهي را نيز امر به ثبت و ضبط و حفظ و جمع آوري و ابلاغ مي کرده اند. تا بدين وسيله ثمرات بعثت و هدايت آنان، براي نزديک و دور و غيبت و حضور، يکسان باشد. حتي آن دسته از پيامبران نيز که با کتاب مبعوث نبوده اند باز با کتب انبياي پيش از خود سر و کار داشته اند. روش پرورش پيامبران اين چنين بوده است. پس دعوت انبيا و ارشاد بشر، هميشه با ثبت و ضبط و تعليم کتاب توأم بوده است، چنانکه در اين آيه ي مبارکه:«هو الذي بعث في الاميين رسولا منهم، يتلو عليهم آياته، و يزکيهم و يعلمهم الکتاب و الحکمة...» (- خدا در ميان درس ناخواندگان پيامبري انگيخت، از خود آنان، تا آيات خدا را بر آنان بخواند، و جان آنان را پاک سازد، و «کتاب» و حکمت به آنان آموزد) و نظاير آن، مي بينيم خداوند- عز و جل- بعثت سيد انبيا، و ارائه و ابلاغ آيات بينات، و تزکيه ي نفوس بشري و تصفيه ي آنها از رذايل، و تعليم «کتاب» خود را يکي از وظايف مقدسه ي مقام رسالت به حساب آورده است. آري:

کتاب، به منزله ي شريان اجتماع است که از مجراي آن، مهمترين مواد حيات روحي،يعني علم و دانش و کمال، تا اقصي نقاط عالم، به عموم افراد بشر مي رسد...

کتاب، از عاليترين غذاهاي روح و شفا بخش ترين دواي امراض معنوي انسان است.کتاب، بهترين و مفيدترين مونس حضر، و بي آزارترين و شفيق ترين رفيق سفر، در همه ي حالات و ساعات است.

[صفحه 311]

کتاب، نتايج عالي عمرها تجربيات سلف و حاصل صرف سرمايه هاي هنگفت آنان را در کاوشهاي علمي، بلا عوض، در اختيار ما مي گذارد.

کتاب، محصول گرانبهاي يک روزگار زحمات و تحقيقات ارباب فضل و کمال و علماو رجال و فلاسفه و حکما و نوابغ جهان را، به رايگان، به نسلهاي بعد منتقل مي کند، و دلهاي مستعد و قلوب قابل را از آب حيات حقيقي سيراب مي سازد و حيات ابدي مي بخشد.

کتاب، نفيس ترين ميراث نياکان بزرگ بشر است، که براي بهره برداري و استفاده ي فرزندان و آيندگان به يادگار گذارده اند.

کتاب، بهترين و ساده ترين وسيله ي تبادل نظر است در حل مشکلات و عالي ترين و اساسي ترين وسيله ي ارتباط بين نژادها و نسلهاست.

کتاب، مکتب فضيلتي است که در هر زمان و مکان، درهاي آن مکتب مقدس به روي همه کس باز است.

کتاب، مربي کاملي است که با آغوش باز، بدون توقع و طمع، هميشه آماده ي خدمت است و انسان را به سر منزل سعادت مي رساند.

کتاب، جوامع بشري را به مقام انساني خود سوق مي دهد و سعادت آنان را تضمين مي کند.

کتاب، به پست ترين افراد بشر فرصت مي دهد تا با انديشه و مغز کاملترين و شريفترين افراد تماس بگيرند و بدون هر گونه تشريفات از آنان استفاده کنند. کتاب، نردبان مطمئني است که انسان را به قلل شامخ کمال و جبروت فضايل مي رساند.

کتاب، روابط خلق و خالق مهربان را استوار مي کند، و انسان را به وظايف خود آشنا مي نمايد، و علاقه و محبت او را به خدا محکم و بارور مي سازد.

[صفحه 312]

کتاب، اسراسر پيروزيها و شکستهاي گذشتگان را در برابر چشم خواننده مجسم مي کند و رموز کاميابي و موفقيت را شرح مي دهد.

از اين رو، همه ي رهبران بيدار اجتماع، با استفاده از جميع طرق و وسايل، کوشيده اند تا نظر توده هاي وسيع را به اين حقيقت بزرگ جلب کنند و کاروان بشر را به پيش برانند. به گفته ي کور کيس عواد: «شايسته است انسان خردمند و عاقل،کتاب تاريخ بسيار بخواند، و تاريخها را زياد مطالعه کند، زيرا کتابهاي تاريخ عقل و تجربه ي تازه اي به انسان مي بخشد».

در علو منزلت و رفعت مقام کتاب همين بس که، حضرت ابوالأئمةالبررة، و سيد العترةالطاهرة، اميرالمؤمنين- عليه الصلاة و السلام- در ضمن ثنا گويي و تعريف و توصيف آل و عترت رسول خدا- صلوات الله عليهم اجمعين- آنان را با جمله ي «کهوف کتبه» (- بيوت رفيعه و مخازن بزرگ کتاب الهي) ستوده است، آنجا که مي فرمايد: «هم موضع سره، و لجأ امره، و عيبة علمه، و موئل حکمته، و کهوف کتبه». همچنين پيشواي بزرگ مذهب حق، امام به حق ناطق، حضرت جعفربن محمدالصادق- سلام الله عليه- در يکي از دستورات عاليه ي خود- که از برترين و اساسي ترين دستورات و نظامات صادره از خاندان عصمت و رسالت به شمار مي رود- مي فرمايد: «احتفظوا بکتبکم، فانکم سوف تحتاجون اليها»- يعني: پشت خود را به وسيله ي حفظ و نگهداري کتابهايتان محکم سازيد، زيرا به زودي به آن کتابها محتاج خواهيد شد...



صفحه 311، 312.