كتابخانه نجف (مكتبةالامام اميرالمؤمنين العامة)











کتابخانه نجف (مکتبةالامام اميرالمؤمنين العامة)



درباره ي اين کتابخانه، محقق عرب، جعفر الخليلي مي گويد:

شيخ عبدالحسين اميني، هنگامي که به تأليف دائرةالمعارف «الغدير» آغاز کرد، توجه يافت که محققاني که بخواهند دائرةالمعارفي، يا دوره ي تحقيقي کاملي- در هر موضوع- تأليف کنند، در مورد مآخذ و مدارک چاپي و خطي با کمبودي چشمگير روبرو خواهند گشت. حالا يا به اين علت که اين نوع

[صفحه 306]

مآخذ در کتابخانه هاي عمومي کنوني نجف وجود ندارد، يا به اين علت که اندک است و يک تن نمي تواند مدتي دراز- که براي تتبع لازم است- کتاب را نزد خود نگاه دارد. همين مسئله باعث شد تا او خود، به بسياري از ممالک اسلامي سفر کند و کتابخانه هاي فراواني را ببيند، تا بتواند مآخذي را که در کتابها و فهرستها نام برده شده است فراهم آورد. سرانجام او اين کتابها را به دست آورد و براي «الغدير» همه ي اين منابع و مدارک را تهيه کرد، اما نه به سادگي بلکه با سفرها و مشقات بسيار. از اينجا آتش عزمي در جان وي شلعه کشيد. و آن پي افکندن کتابخانه اي بزرگ بود، که از نظر داشتن مآخذ دست اول و امهات و اصول کتب خطي و چاپي، بالاترين رقم را حايز باشد، تا بدين وسيله، مشکل از سر راه پژوهشگران و محققان و مولفان برداشته شود، و آنهمه رنجها و مشقتهايي را که او خود، به هنگام تأليفات «الغدير»، در سفرها و به هر سو سرزدنها، در بسياري از شهرهايي که به داشتن کتابخانه معروفند، ديده بود ديگران نبينند.

آنچه «اميني» را در راه به ثمر رساندن اين اقدام نيک ياري داد، شخصيت او بود. او از گروهي از دانشمندان و نيکوکاران و مردم با معرفت ايران، همکاري گرفت. آري، تنها در ضمن يک اقدام او، هم اکنون، کتابخانه اي در نجف برپاست، که از نظر کيفيت، در شمار با ارزشترين کتابخانه هاي علمي دنياي اسلام است.[1] .

آري، صاحب الغدير، در ماه جمادي الاولي سال 1373 هجري قمري (يعني در سن 53 سالگي خود، و 18 سال پس از انتشار کتاب «شهداء الفضيله»، و 8 سال

[صفحه 307]

پس از انتشار نخستين جلد «الغدير»، و 17 سال به پايان عمر خويش)، تأسيس کتابخانه اي مجهز و عمومي را در نجف اشرف اعلام کرد. و آن کتابخانه را، از باب تبرک، به نام:

مکتبة الامام اميرالمومنين العامة

موسوم ساخت، يعني: کتابخانه ي عمومي امام اميرالمؤمنين. و از آن لحظه با همتي از آن سان که خود داشت، و با شوري از آن دست که در کار تأليف «الغدير» به کار مي برد، به ساختن و تجهيز اين کتابخانه برخاست. و پس از 2 سال زحمات شبانه روزي، در روز «عيد غدير» سال 1379 کتابخانه افتتاح شد. گويند در روز گشايش کتابخانه که علما و محققان و دانشمندان و طلاب بسياري دعوت شده بودند،هنگامي که صاحب «الذريعه» (شيخ آقا بزرگ تهراني)، به کتابخانه مي آيد، مي گويد: اگر از مردم پروا نمي کردم در درگاه کتابخانه سجده مي کردم.

صاحب الغدير، نه مرجع بود نه از توانگران، عالمي بود زاهد که با اتکا به ايمان و اراده ي خويش دست به کار مي يازيد. عالمي بود که جز جهان علم و ابعاد خدمت و اصلاح چيزي نمي شناخت. و چون به لزوم اين اقدام پي برد آن را وجهه ي همت کرد. و چون از سر علم و ايمان سخن مي گفت و اعتماد و اعتقاد همه بدو کامل بود، همگان به ياري او شتافتند و اهل توفيق به مساعدت او برخاستند، به ويژه گروهي از عالمان و فاضلان که با اهداي کتابها و کتابخانه هاي شخصي خويش،به کتابخانه کمک کردند،[2] و گروهي از توانگران متدين و وظيفه شناس و اهل تشخيص، با مساعدت مالي، دنبال کار را گرفتند.[3] .

اکنون اين کتابخانه، حدود 42000 جلد کتاب دارد. از اين شمار، حدود

[صفحه 308]

400 جلد نسخه ي خطي است، و 400 جلد نسخه ي عکسي، و 750 نسخه فيلم. فهرست کتابهاي خطي، در 4 جلد و فهرست کتابهاي عکسي در 3 جلد تأليف يافته است که به چاپ خواهد رسيد. کتابهاي موجود در کتابخانه بسي زبده است و نسخه هاي خطي و عکسي آن بسيار نفيس. اين زبدگي و نفاست نياز به گفتن ندارد، زيرا کتابخانه اي را که چنو مردي- علامه و کتابشناس و يکي از بزرگترين و مواريثيان اين سده- پي افکند جز اين سان نتواند بود. او هر کتابي را نمي پذيرفت. و اگر کتاب خوبي به کتابخانه اهدا مي شد که آن را داشتند، آن کتاب را با استجازه از صاحب (واقف) آن مي فروخت و کتابي ديگر براي کتابخانه مي خريد، يعني ملتزم نبود که هر کتابي را بپذيرد، و پيوسته کتاب مکرر جمع کند.



صفحه 306، 307، 308.





  1. «موسوعة العتباب المقدسة»- قسم النجف، جزء 256:2 تا 257، چاپ بغداد،دارالتعارف. نيز «يادنامه ي علامه ي اميني»- کتاب اول، بيست و پنج. چاپ تهران،شرکت انتشار (1352 ش).
  2. نامهاي اين کسان، در مجله ي کتابخانه (صحيفة المکتبه) درج شده است.
  3. نامهاي اين کسان، در مجله ي کتابخانه (صحيفةالمکتبه) درج شده است.