زيارت











زيارت



از حقيقتهايي که در انعقاد شخصيت انسان و ساختن آن سخت مؤثر است، توجه انسان است به نمونه هاي والاي فکر و اعتقاد و اقدام و عظمت و حماسه و جهاد. اگر اين نمونه هاي والا در ميان زندگان باشند چه بهتر، ولي انسان، به گونه اي ويژه اشخاص تاريخي و گذشتگان اعتقاد دارد، و کمالات و عظمتهاي آنان را- تا سر حد اساطير- تقديس مي کند و بزرگ مي دارد. بنابراين، بشر به طور فطري، از توجه به آثار باقيمانده، ابزار کار، محل سکونت و قبور بزرگان تاريخ و تأمل در احوالات آنان، چيزها مي آموزد و به عظمتها مي رسد.

در دين اسلام، به صورت خاصي از اين واقعيت بشري بهره برداري شده است. و براي ديدار و زيارت قبور پيشوايان و فداکاران بزرگ آداب و زياراتي رسيده است، که رعايت آن آداب و خواندن آن زيارتها و توجه به مضامين آنها و تأمل در آنها مي تواند، به صورتي شگفت انگيز، شخصيت ساز و حماسه گستر باشد. و اين موضوع- چنانکه معلوم است- اختصاص به شيعه ندارد. علماي بزرگ اهل سنت درباره ي زيارت پيامبر اکرم و آداب آن، و زيارت قبور بزرگان

[صفحه 303]

اهل سنت از قبيل ابوبکر و عمر و ابوحنيفه... دهها کتاب و رساله نوشته اند،همچنين در باب زيارت شهداي احد و از جمله حضرت حمزة بن عبدالمطلب، سيدالشهداء، عموي پيامبر. و روايتي از پيامبر اکرم نقل کرده اند که فرمود:به زيارت شهيدان احد برويد و بر آنان سلام کنيد. قسم به خدايي که جانم به دست اوست، هر کس بر آنان سلام کند تا روز قيامت پيوسته پاسخ سلام او را باز دهند[1] .

فلاسفه نيز به اين واقعيت توجه کرده اند از جمله ابن سينا شرحي مفصل نوشته است در جواب شيخ ابوسعيد ابوالخير، درباره ي اهميت و فايده ي زيارت قبور صالحان و مردم بزرگ و کامل[2] .

پس از اين همه، در مذهب شيعه، مکتب زيارت، يکي از آموزنده ترين و سازنده ترين مکاتب بوده است، زيرا بزرگان شيعه نوعا شهيد شده اند. و در زيارتهاي آنان دو مضمون همواره ذکر شده است که خواندن و توجه به آن دو مضمون، در حال زيارت و صفاي دل و کنار تربت شهيد، تأثيري غير قابل انکار دارد.

آن دو مضمون، يکي مربوط به اين جهت است که اين شهيدان، در راه خدا از همه چيز خود و جان و خون خويش گذشتند و پيوستن به ابديت را، در جوار رحمت حق، بر چند صباح ديگر عمر ترجيح دادند، و در راه ابديت مطلق و پيوند زدن هستي روح خود با آن بيکرانها تأمل و ترديد روا نداشتند. و از اين جهت به والاترين مفهوم بلوغ انسان، در عرصه ي رابطه ي «انسان- خدا» و «انسان- ابديت» دست يافتند.

مضمون دوم مربوط است به اين جهت که اين شهيدان، در راه اقامه ي عدل و

[صفحه 304]

ايستادگي در برابر جباران و ستمگران و امر به معروف و نهي از منکر خون خود را دادند و جان خود را باختند. و از اين جهت به والاترين مفهوم بلوغ انسان، در عرصه ي رابطه ي «انسان- جامعه» دست يافتند.[3] .

صاحب الغدير، از غلتي که شيعه از اين مکتب آموزنده دارد نيز متألم بود، و همواره مي خواست که اين انبوهان جماعتهاي شيعه که از سراسر به سر تربت امامان مي روند، يا در درون آباديهاي خويش، همواره مقابر اولاد پيامبر را با شکوه نگاه مي دارند، و براي اين نگهداشت هزينها صرف مي کنند و به زيارت آنان مي شتابند و بدين آثار تبرک مي جويند و خجستگي مي طلبند، اين همه اقدام اينسان ساده نباشد و بازده جدي پرورشي داشته باشد.

از همين رو، يکي از کارهاي نخستين او، چاپ منقح يکي از معتبرترين متون زيارتي شيعه بود به نام «کامل الزيارات»،[4] چنانکه يکي از تأليفات او کتاب «ادب الزائر» است، در شرح آداب زيارت حضرت امام حسين «ع».

[صفحه 305]



صفحه 303، 304، 305.





  1. «الغدير»، ج 5، ديده شود.
  2. «کتاب في معني الزيارة و کيفية تأثيرها»- «رسائل ابن سينا»، جزء ثالث، رساله ي سوم 44 تا 48، تصحيح ميکائيل مهرني، چاپ لندن (1894).
  3. پيش تر به هنگام ذکر سادات و رسالت راستين و مفهوم اجتماعي قبه ها و حرمهاي امامزادگان، به اهميت اين موضوع اشاره شد.
  4. تأليف شيخ ابوالقاسم جعفر بن قولويه قمي، از مشايخ محدثين شيعه در قرن چهارم (م- 368، يا 369)، مدفون در حرم «کاظمين»، پايين پاي حضرت امام جواد «ع»، در کنار آرامگاه شيخ مفيد.