شرايط اجتماعي
[صفحه 17] از سوي ديگر آنها حذيفه را به دليل کهنسال بودن وي و اطلاعش از جزئيات بسياري از وقايع گذشته ي اسلام و صدق گفتارش در اخبار پذيرفته بودند؛ و اينها شرايط بسيار مساعدي را براي اعلان چنين اخباري از سوي حذيفه ايجاب مي کرد. بالاترين دليل بر اعتماد مردم نسبت به حذيفه عکس العمل تأثيريافته ي جوان ايراني است، که با کنجکاوي و موشکافي که نسبت به قضايا دارد آن گونه سخنان حذيفه را مي پذيرد که عازم حرکت به سوي اميرالمؤمنين عليه السلام مي شود. او با عزمي راسخ مي آيد و در ميدان جنگ جمل بعنوان اولين نفر پا به ميدان مي گذارد و قرآن را بر سر دست مي گيرد و مردم را بدان دعوت مي کند، و اهل جمل او را مورد حملات دستجمعي قرار مي دهند تا آنجا که پيکر پاکش قطعه قطعه مي شود. [صفحه 19]
مردم مدائن حذيفه را بعنوان يک حاکم عادل و تأييد شده از سوي اميرالمؤمنين عليه السلام و نايب مناب سلمان که سالها در اين شهر حکومت مي کرده و مردم لذت يک نماينده ي علوي را در زمان امارت او چشيده بودند، قبول داشتند. بخصوص آنکه پس از رحلت سلمان طعم تلخ حاکمي ظالم را تجربه کرده بودند و اينک بار ديگر حاکم عادلي همچون حذيفه را بالاي سر خود مي ديدند.
صفحه 17، 19.