سخنان پيامبر درباره غاصب حق صاحب غدير











سخنان پيامبر درباره غاصب حق صاحب غدير



پس از نماز، پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به پشت سر خويش نگاهي کرد و ابوبکر را نديد و فرمود: اي مردم، آيا تعجب نمي کنيد از پسر ابي قحافه و کساني که به سپاه اسامه فرستادم و آنها را تحت فرمان وي قرار دادم؟ من به آنان دستور داده بودم به مسيري که گفته شده بود بروند، اما آنها با اين امر مخالفت کرده و براي فتنه به مدينه بازگشته اند! بدانيد که خداوند اينان را

[صفحه 92]

در فتنه انداخته است. مرا کمک کنيد تا به منبر بروم.

حضرت در حالي که سرش را بسته بود بر اولين پله ي منبر نشست و پس از حمد و ثناي الهي فرمود:

اي مردم، خبر رحلتم از سوي پروردگار رسيده است. من شما را بر پايه اي محکم قرار دادم که شب آن مانند روز است. بعد از من اختلاف مکنيد همانگونه که بني اسرائيل قبل از شما اختلاف کردند!

اي مردم، من بر شما حلال نمي کنم مگر آنچه قرآن حلال کرده و حرام نمي کنم مگر آنچه قرآن حرام کرده است.

من در بين شما دو چيز بر جاي مي گذارم که اگر به آنها تمسک کنيد گمراه نمي شويد و هرگز دچار لغزش نخواهيد شد: کتاب خدا و عترتم که اهل بيت من هستند. اينها دو جانشين من در بين شمايند. اين دو از يکديگر جدا نخواهند شد مگر اينکه بر سر حوض کوثر بر من وارد شوند. در آنجا من درباره ي آنچه در بين شما باقي گذاردم سؤال خواهم کرد. در آن روز اشخاصي را از حوض دور خواهم کرد همانطور که شترهاي غريبه را از ساير شترها دور مي کنند. دو نفر از آنان به من خواهند گفت: ما فلان و فلانيم! من به آن دو جواب مي دهم: از نظر اسم شما را مي شناسم، اما بعد از من مرتد شديد! پس دور باشيد، دور!

سپس حضرت از منبر پايين آمد و به منزل خويش بازگشت.



صفحه 92.