تشكيل لشكر اسامه براي اخراج منافقين از مدينه











تشکيل لشکر اسامه براي اخراج منافقين از مدينه



سپس پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم، آن عده که اساسنامه ي ضد غدير را امضا کرده بودند و همدستانشان را- که بر عليه علي عليه السلام جمع شده بودند و از آزاد شدگان و منافقين تشکيل يافته بودند و حدود چهار هزار نفر مي شدند- تحت فرماندهي اسامة بن زيد قرار داد و به وي دستور داد به سوي شام حرکت کنند. آنها بهانه آوردند و به پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم عرض کردند: يا رسول الله، دير زماني نيست که از سفري که با شما بوديم بازگشته ايم. از تو مي خواهيم به ما اجازه دهي در مدينه بمانيم و کارهاي لازم سفر را انجام داده و وسايل آن را آماده کنيم.

پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به آنان دستور داد به اندازه اي که احتياجات خود را بر طرف کنند در مدينه بمانند. به اسامة بن زيد هم دستور داد در بيرون مدينه لشکرگاهي بر پا کند و در آن مکان منتظر اين عده بماند تا هنگامي که از کارها و بر آوردن نيازهايشان فارغ شوند و در لشکر حضور يابند. پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم با اين کار قصد داشت مدينه را از وجود آنان خالي کند و کسي از منافقين در آن نماند.

حذيفه مي گويد: آنان مشغول کار خود بودند، و پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم هم اين عده را تشويق مکرر به بيرون رفتن و زود رسيدن به لشکر اسامه و حرکت به سوي شام مي کرد.

در اين اثنا پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم مبتلي به بيماري شد که در آن از دنيا رفت. آن عده تا اين موضوع را فهميدند در آنچه که رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم به آنها امر کرده بود

[صفحه 87]

سستي کردند. پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به قيس بن سعد بن عباده- شمشير زن حضرت- و حباب بن منذر و جماعتي از انصار دستور داد تا آن عده را به لشکرشان برسانند. قيس بن سعد بن عباده و حباب بن منذر آنان را از مدينه خارج کرده و به لشکر رساندند. سپس به اسامه گفتند: «پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به تو اجازه نداده در حرکت لشکر تأخير کني. از همين ساعت حرکت کن تا خبر آن به پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم اعلام گردد».

اسامه لشکر را به حرکت در آورد، و قيس و حباب نزد حضرت آمدند و خبر حرکت لشکر را به ايشان رساندند. پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به آنها فرمود: لشکر اسامه هنوز حرکت نکرده است!



صفحه 87.