پايه گذاران اصلي غصب خلافت











پايه گذاران اصلي غصب خلافت



جوان ايراني پرسيد: اي حذيفه، شنيدم روزي مطلبي از بريده بن حصيب اسلمي نقل مي کردي که او شنيده بود يکي از کساني که دستور داده شدند به علي بن ابي طالب عليه السلام «السلام عليک يا اميرالمؤمنين» بگويند به رفيقش مي گويد: «آيا نديدي چگونه امروز محمد پسر عموي خود

[صفحه 48]

را به مقام و منزلت والايي رساند؟ بخدا قسم اگر مي توانست او را پيامبر قرار مي داد»! و رفيقش به او گفته بود: «اين قضيه را براي خود بزرگ مکن! هنگامي که محمد از دنيا رفت اين دستور او را زير پايمان خواهيم گذاشت». من از سخنان بريده در روزي که آن دو بالاي منبر بودند و او به آنها اعتراض کرد، گمان کردم گوينده ي آن سخن نيز ابوبکر و عمر بوده اند.

حذيفه پاسخ داد: بلي، سؤال کننده عمر و پاسخ دهنده ابوبکر بود. جوان گفت: انالله و انا اليه راجعون! بخدا قسم آن مردم هلاک شدند و اعمالشان باطل شد.

حذيفه گفت: آنان بر مرتد بودن خود پا بر جا بودند؛ و آنچه خداوند درباره ي آنان مي داند بيش از اين است.

جوان ايراني گفت: «مي خواستم اين را از کارهايشان بفهمم، اما مي بينم بيمار هستي و دوست ندارم با سخنانم و سؤالم خسته ات کنم» و سپس برخاست تا برود.

حذيفه گفت: بنشين و حديث آنان را از من بشنو، اگر چه گفتن آن مرا (بخاطر کهولت سن) ناراحت مي کند. اما حيف است برايتان نگويم چرا که گمان مي کنم بزودي از اين دنيا مي روم، و دوست ندارم کسي به منزلت ساختگي ايشان در بين مردم فريفته شود. اين کاري است که بعنوان دلسوزي نسبت به تو از من بر مي آيد، تا با اين عمل اطاعت اميرالمؤمنين عليه السلام و پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم را نموده و در ذکر منزلت وي گامي برداشته باشم.

[صفحه 49]



صفحه 48، 49.