اولين سخنان منافقين درباره غصب خلافت











اولين سخنان منافقين درباره غصب خلافت



هنگامي که از نزد حضرت خارج مي شديم شنيدم يکي از آنان که دستور داده شده بودند به علي بن ابي طالب صلي الله عليه و آله و سلم «السلام عليک يا اميرالمؤمنين» بگويند- در حالي که عده اي از نامردان و سست ايمانان آنان را احاطه کرده بودند- به رفيقش مي گفت: آيا نديدي که چگونه محمد پسر عموي خود را به مقام و منزلت والايي رساند؟ بخدا قسم اگر مي توانست او را پيامبر بعد از خود قرار مي داد!

رفيقش به او گفت: ناراحت مشو و اين قضيه را براي خود بزرگ مکن! هنگامي که محمد از دنيا رفت اين دستور او را زير پايمان

[صفحه 45]

خواهيم گذاشت!

حذيفه مي گويد: پس از آن بريده به مکاني در راه شام رفته و برگشت. هنگامي که به مدينه رسيد پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم از دنيا رفته بود و مردم با ابوبکر بيعت کرده بودند. بريده داخل مسجد شد و مشاهده کرد ابوبکر بالاي منبر و عمر يک پله پايين تر از او نشسته است. اين بود که از گوشه ي مسجد آنان را با صداي بلند مورد خطاب قرار داد: اي ابابکر و اي عمر! آنان جواب دادند: تو را چه مي شود، اي بريده؟! آيا ديوانه شده اي؟

بريده گفت: بخدا قسم ديوانه نشده ام؛ اما «السلام عليک يا اميرالمؤمنين» گفتن ديروزتان به علي بن ابي طالب صلي الله عليه و آله و سلم چه شد؟!!

ابوبکر پاسخ داد: اي بريده، پس از هر واقعه اي اتفاق تازه اي رخ مي دهد! تو غايب بودي و ما حاضر بوديم، و حاضر مي بيند آنچه غايب نمي بيند! بريده گفت: آنچه را که خدا و رسولش نديدند شما ديديد؟! عجب رفيق تو به گفته ي خويش عمل کرد که مي گفت: «اگر محمد از دنيا رفت اين دستور او را زير پايمان خواهيم گذاشت». با اين شرايط سکونت در مدينه را تا ابد بر خود حرام مي کنم تا بميرم.[1] .

راوي حديث مي گويد: سپس بريده با همسر و فرزندانش از مدينه خارج شد و نزد قوم خود بني اسلم رفت؛ و هر از چند گاهي به مدينه سر مي زد. هنگامي که خلافت به اميرالمؤمنين عليه السلام رسيد به مدينه بازگشت و با حضرت بود تا اينکه به عراق رفتند. پس از ضربت خوردن اميرالمؤمنين عليه السلام بريده به خراسان رفت و در آنجا ماند تا از دنيا رفت.

[صفحه 46]



صفحه 45، 46.





  1. بريده نيز مانند جوان ايراني از مؤمنين استوار بوده که هر گاه با توطئه هاي دشمنان اهل بيت: رو به رو مي شده با مداهنه و سستي عمل نمي کرده، بلکه براي حفظ ايمان خود تصميم قاطعي مي گرفته که نمونه ي آن را در اينجا مي بينيم.