اعلام عمومي سلام به اميرالمؤمنين











اعلام عمومي سلام به اميرالمؤمنين



حذيفه ادامه داد: فرداي آن روز پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم مرا براي کاري به فدک فرستاد. چند روزي آنجا بودم و سپس برگشتم. پس از عزيمت شنيدم که مردم مي گويند: «پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم دستور داده به علي بن ابي طالب با لقب اميرالمؤمنين سلام کنند و اين خبر را جبرئيل از طرف خدا آورده است».

من گفتم: «پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم راست مي گويد چرا که من هم شنيدم جبرئيل با لقب اميرالمؤمنين به علي بن ابي طالب سلام کرد» و ماجراي آن روز را نقل کردم.

هنگامي که اين اتفاق آن روز را در مسجد براي مردم نقل مي کردم عمر بن خطاب سخنانم را شنيد و گفت: تو جبرئيل را ديده اي و صدايش را شنيده اي؟! از اين سخن بپرهيز که حرف بزرگي بر زبان آورده اي و شايد ديوانه شده اي؟!

[صفحه 42]

در پاسخ او گفتم: بلي، من او را ديدم و صدايش را شنيدم. خداوند بيني کسي را که در برابر حق محکوم است بر خاک بمالد!

عمر گفت: اي حذيفه، واقعاً که چيز عجيبي ديده اي و شنيده اي!



صفحه 42.