نامه اميرالمؤمنين به حذيفه حاكم مدائن











نامه اميرالمؤمنين به حذيفه حاکم مدائن



حضرت او را به حکومت مدائن ابقا نمود و نامه اي براي وي نوشت که متن آن چنين است:

بسم ا لله الرحمن الرحيم

از بنده ي خدا علي اميرالمؤمنين

به حذيفه ي يماني

سلام بر تو؛

اما بعد، من تو را به حکومت بخشهايي از مدائن که از سوي خليفه ي پيشين بر عهده داشتي ابقا نمودم.

[صفحه 33]

من اختيار حقوق شرعي و جِزْيِه[1] از يهود و نصاري و امور روستاها را به دست تو سپردم. کساني را که به آنان اطمينان داري و از دين و امانتداري شان راضي هستي نزد خود جمع کن و در کارهايت از آنان کمک بگير؛ زيرا اين روش من و تو را نزد مردم عزيزتر مي کند و براي دشمن کوبنده تر است.

تو را به تقواي خداوند و اطاعت او در نهان و آشکار نصيحت مي کنم، و از عِقاب پنهاني و آشکاراي او بر حذر مي دارم. همچنين به احسان نسبت به نيکوکاران و رفتار شديد نسبت به معاندين سفارش مي کنم.

به تو دستور مي دهم در کارهايت مدارا پيشه نمايي و نسبت به مردم با نرم خويي و عدالت رفتار کني که در اين جهات مسئول هستي؛ و نسبت به مظلوم با انصاف رفتار کني، و مردم را ببخشي و بهترين روش را انتخاب کني. خداوند نيکوکاران را جزاي خير مي دهد.

به تو دستور مي دهم حقوق شرعي زمينها را طبق حق و انصاف بگيري؛ و از حدي که به تو سفارش کرده ام تجاوز نکني؛ و چيزي از حقوق را رها نکني، و در آن امر جديدي ابداع ننمايي، و آن را بين اهلش به عدل و مساوات تقسيم نمايي.

با مردم متواضع باشي و در محضر مردم با همه يکسان رفتار کني؛ و در اجراي حق، دور و نزديک براي تو يکسان باشد؛ و در بين مردم به حق حکم کني و عدالت را بپاداري؛ و از هواي نفس پيروي مکني و در راه خدا از سرزنش ملامت کننده اي نترسي، که خداوند همواره با تقواپيشگان و نيکوکاران است.

نامه ي ديگري فرستاده ام[2] که براي مردم منطقه ات بخواني تا آنان

[صفحه 34]

نظر ما را درباره ي خويش و تمامي مسلمين بدانند. آنان را حاضر کن و نامه را برايشان بخوان و از کوچک و بزرگ براي ما بيعت بگير.

ان شاء ا لله نامه ي



صفحه 33، 34.





  1. جزيه مبلغي است که بايد يهود و نصاري طبق قراردادي که در مقابل امتناعشان از مسلمان شدن امضا مي کنند به حکومت اسلامي بپردازند.
  2. حضرت دو نامه فرستاده بودند: يکي براي حذيفه و ديگري براي مردم مدائن، که بعد از اين نامه خواهد آمد.