معجزه الهي در غدير











معجزه الهي در غدير[1]



.

آنچه در غدير براي مردم بيان شد بزرگترين پيام اسلام، يعني ولايت اهل بيت عليهم السلام بود. اگر در موارد بسياري از اتمام حجتهاي الهي معجزه اي از سوي پيامبر صلي اللَّه عليه و آله صورت مي گرفت تا اطمينان قلوب آن مردم و نسلهاي تاريخ باشد، در غدير خداوند در حضور پيامبرش مستقيماً معجزه نشان داد و امضاي الهي را بر خط پايان غدير ثبت کرد.

[صفحه 44]

در آخرين ساعات از روز سوم «حارث فهري» با دوازده نفر از اصحابش نزد پيامبر صلي اللَّه عليه و آله آمد و گفت:

اي محمد! سه سؤال از تو دارم:

1. آيا شهادت به يگانگي خداوند و پيامبري خود را از جانب پروردگارت آورده اي يا از پيش خود گفتي؟

2. آيا نماز و زکات و حج و جهاد را از جانب پروردگار آورده اي يا از پيش خود گفتي؟

3. آيا اينکه درباره ي علي بن ابي طالب گفتي: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيّ مَوْلاه...»، از جانب پروردگار بود يا از پيش خود گفتي؟

حضرت در جواب هر سه سؤال فرمودند: «خداوند به من وحي کرده است، و واسطه ي بين من و خدا جبرئيل است، و من اعلان کننده ي پيام خدا هستم، و بدون اجازه ي پروردگارم خبري را اعلان نمي کنم».

حارث گفت: «خدايا، اگر آنچه محمد مي گويد حق و از جانب توست، سنگي از آسمان بر ما ببار يا عذابي دردناک بر ما بفرست».

همينکه سخن حارث تمام شد و به راه افتاد، خداوند سنگي از آسمان بر او فرستاد که از مغزش وارد شد و همانجا او را هلاک کرد و ماجراي اصحاب فيل جلوي ديدگان 120000 جمعيت حاضر در غدير تکرار شد.

بعد از اين جريان، آيه ي «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ، لِلْکافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ...»[2] نازل شد. پيامبر صلي اللَّه عليه و آله رو به مردم کردند و فرمودند: آيا ديديد؟ گفتند: آري. فرمودند: شنيديد؟ گفتند: آري. پس از اين اقرار مردم فرمودند:

[صفحه 45]

خوشا به حال کسي که ولايت او را بپذيرد، و واي بر کسي که با او دشمني کند. علي و شيعيانش را مي بينم که در روز قيامت سوار بر شتران با چهره هايي جوان، در باغهاي بهشت گردانده مي شوند در حالي که تاج بر سر دارند و ترسي بر آنان نيست و محزون نمي شوند و با رضايتي عظيم از سوي خدا مؤيد هستند، و اين است رستگاري بزرگ!! تا آنکه در حظيرة القدس از جوار رب العالمين ساکن شوند، که در آن برايشان هر چه بخواهند و آنچه چشمها لذت ببرند آماده است و در آن دائمي خواهند بود، و ملائکه به آنان مي گويند: «سَلامٌ عَلَيْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ، فَنِعْمَ عُقْبَي الدّارِ».[3] .

با اين معجزه، بر همگان مسلّم شد که «غدير» از منبع وحي سرچشمه گرفته و يک فرمان الهي است.

از سوي ديگر، تعيين تکليف براي همه ي منافقان آن روز و طول تاريخ شد که همچون حارث فهري فکر مي کنند و به گمان خود خدا و رسول را قبول دارند، و بعد از آنکه مي دانند ولايت علي بن ابي طالب عليه السلام از طرف خداست صريحاً مي گويند: ما تحمل آن را نداريم!! اين پاسخ دندان شکن و فوري خداوند ثابت کرد که هر کس ولايت علي عليه السلام را نپذيرد منکر سخن خدا و رسول است.



صفحه 44، 45.





  1. بحارالأنوار: ج 37 ص 136 و 162 و 167. عوالم: ج 15:3 ص 56 و 57 و 129 و 144. الغدير: ج 1 ص 193.
  2. سوره ي معارج: آيات 1 تا 3.
  3. سوره ي رعد: آيه ي 24.